سبك‌هاي يادگيري در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله (عج) در سال 1391

Learning styles of students of Baqiyatallah University of Medical Sciences in 2012

سابقه و اهداف: آشنايي با سبك يادگيري دانشجويان مي‌تواند نقش قابل توجهي در برنامه‌ريزي درسي اساتيد و بهبود يادگيري ايفا نمايد. هدف از اين مطالعه، ارزيابي سبك‌هاي يادگيري دانشجويان رشته‌هاي مختلف علوم پزشكي و شناخت عوامل موثر در تعيين سبك يادگيري ايشان بود. روش بررسي: در اين مطالعه مقطعي با استفاده از روش نمونه‌گيري سيستماتيك، تعداد 180 نفر از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله (عج) از رشته‌هاي مختلف علوم پزشكي كه مشغول تحصيل در مقاطع مختلف بودند، به صورت تصادفي انتخاب گرديدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه سبك يادگيري كولب و پرسشنامه دموگرافيك در ارديبهشت ماه سال 1391 جمع‌آوري گرديدند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌هاي آماري آناليز واريانس يك‌طرفه، تي مستقل، كاي اسكوير يا فيشر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. براي انجام تحليل‌ها از نرم افزار SPSS استفاده گرديد. يافته‌ها: ميانگين سني نمونه‌هاي پژوهش 03/7±33/29 و بيشتر آن‌ها (80%) مذكر بودند. سبك‌هاي غالب يادگيري در شركت كنندگان به ترتيب عبارت بودند از: واگرا (7/76%)، سازگار (8/12%)، جاذب (8/7%) و همگرا (8/2%). نتايج نشان داد، عواملي همچون: سن، جنس، تاهل، محل زندگي، تحصيلات پدر و مادر، معدل و مقطع تحصيلي مي‌تواند در تعيين ابعاد سبك يادگيري دانشجويان، به درجات مختلف حايز اهميت باشد. يافته‌ها همچنين حاكي از آن است كه سبك يادگيري غالب در شركت كنندگان مطالعه در بين افراد داراي معدل‌ها و مقاطع تحصيلي مختلف تفاوت چنداني با يكديگر ندارند. نتيجه‌گيري: با توجه به شناخت سبك يادگيري غالب در دانشجويان و رابطه عوامل دموگرافيك با سبك يادگيري، لازم است ضمن توجه به عوامل موثر در تعيين سبك يادگيري، برنامه‌ريزي مناسبي براي هماهنگ سازي سبك تدريس متناسب با سبك يادگيري غالب صورت گيرد.

Introduction: Understanding the learning styles of students may help educational planning and improve the learning. This study aims to assess learning styles, and relevant determinants, of students who study in various disciplines of medical sciences at Baqiyatallah University of Medical Sciences (BUMS) in 2012. Methods: In this cross-sectional study, 180 students from BUMS were selected randomly. Data were collected sing the Kolb learning style questionnaire during April/May 2012. One-way ANOVA, Student t-test, Chi-square or Fisher exact tests were used for analyzing the data. Results: The mean age of participants was 29.3±7.0, majority of them were males. The preferred learning styles were diverger (76.7%), accommodator (12.8%), assimilator (7.8%) and converger (2.8%) respectively. The results showed that the factors such as age, sex, marriage status, father and mother education, grade point average (GPA) and academic degree could be important to determine learning style characteristics of students. The findings also indicate that the preferred learning style among the students with different GPAs or academic degrees are not different considerably. Conclusion: Regarding the most preferred leaning style by the, proper planning to address proper teaching styles according to the preferred learning styles is necessary.