ملكوت از منظر قرآن وآثار اعتقاد به آن

Celestial World as Introduced in the Holy Quran and the Effects of Belief in Its Reality

چكيده از جمله معارفي كه قرآن ما را با آن آشنا مي‌‌سازد، وجود ساحت‌هاي معنوي براي عالم است، كه از آن به عالم ملكوت ياد شده است. براساس‌ اين نظريه عارفان و فيلسوفان صدرايي و اشراقي براي هر موجودي ملكوتي قايل شده‌اند. از منظر اهل لغت، حكماي صدرايي و اشراقي، عرفا،كتاب مقدس و تفاسير و روايات، ملكوت به معناي باطن و حقيقت عالم است طوري كه احاطه خداوند بر‌اين باطن حاكي از انتساب اشيا به وي و ربوبيت و قدرتش بر موجودات است كه اين امر حاكي از امكان شناخت اين عالم بوده و به نظركامل‌ترين راه براي شناخت عالم ملكوت راه تفكر و عمل توامان است. از ديدگاه هستي‌شناسانه « ملكوت » عالم وسيعي است كه مشتمل بر ارواح موجوداتي بوده كه در عالم امكان مستقرند و هر يك از آنها داراي درجات مختلفي هستند. از اهداف و دغدغه‌هاي اصلي پژوهش حاضر مي‌‌توان به امكان شناخت و قابليت اثبات‌اين آموزه قرآني و لزوم‌ايمان به آن وآثار دانستنش نظير آثار معرفتي و لوازم اعتقادي پذيرش آن در انسان‌شناسي،كمال وگرايش‌هاي اخلاقي اشاره نمود. از دستاورد‌ها و لوازم هستي‌شناسي ملكوت مي‌توان به اين موارد اشاره كرد: 1.فرمانبرداري موجودات ملكوتي از اوامر و نواهي الهي؛ 2. عاري شدن نفس از علايق مادي بر اثر ارتباط با ملكوت؛ 3. تفاضل انسان بر فرشتگان در سلوك ملكوتي؛ 4. تجسم اعمال؛ 5. تسبيح عمومي‌‌موجودات در عالم. همچنين از آثار ‌ايمان به ملكوت در نگرش‌هاي تربيتي اخلاقي مي‌‌توان به : 1.نقش‌ايمان به ملكوت در تعالي انسان؛ 2. ملكوت و پاداش اعمال؛3. مقام يقين؛ 4. تسليم و عبوديت در قبال حق تعالي اشاره نمود.

Abstract One of the Quranic teachings that we are familiar with is the existence of spiritual realms for the universe called celestial worlds. Based on this theory, analysts of the celestial world believe in a heavenly phase for every creature. Through lexicographers’, sages’, and Gnostics’ viewpoints and based on Biblical interpretations and traditions we have come up with the idea that the celestial world is the true nature of the universe encircled by God in such a way that all beings act in the right way due the divinity and mightiness of God. Thus it is an indication that this world is comprehensible and that the most thorough way to reach an understanding of the world is through thinking and acting simultaneously. From an ontological point of view, celestial worlds are worlds involving the spirits of beings in the actual world with different ranks. The present paper’s main concern is the possibility of comprehending the nature of this Quranic teaching, its proof, its clarification, the necessity of believing in it and its effects on human beings – insightful effects, perfection, and ethical tendencies.