عنوان مقاله :
ملاصدرا و معناشناسي
عنوان فرعي :
Mullasadra and semantics
پديد آورندگان :
همتايي، حسن نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه منطق؛ دانشگاه علامه طباطبايي , , احمدي افرمجاني ، علي اكبر نويسنده استاديار دانشگاه علامه طباطبايي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 20
كليدواژه :
ارجاع , اسم , معناشناسي , دلالت , صفت , ملاصدرا
چكيده فارسي :
صدرا در جايي اشاره ميكند كه آنچه عارفان بدان «اسم» ميگويند، نزد فيلسوفان «مشتق» ناميده ميشود؛ اما در مواضع ديگر، خود او از واژه اسم بهره ميبرد و حتي تقسيمبندي ظريفي ميان اسم، صفت و ذات معرفي ميكند. در باب معناي اسم، او در موضعي بهصراحت اعلام ميكند كه اسمها به ازاي معاني كلي عقلي هستند و نه به ازاي هويات عيني؛ و حتي براي نامها در عالم اسما ، به موازات اشيا ، قايل به جنس و فصل ميگردد. اما در موضع ديگري بيان ميكند كه اين طور نيست كه تنها ماهيتهاي كلي داراي نام باشند، بلكه اشخاص و معقولات ثاني هم ميتوانند موضوعله نام باشند.
گويي برداشت صدرا از معنا گاهي بسيار مضيق و گاهي موسع بوده است. اين وسعت نظر هنگامي كه او درباره نامهاي بيمسما و مسماهاي بدون نام سخن ميگويد، بيشتر به چشم ميآيد؛ و هنگام بحث از امكان و چگونگي ناميدن خداوند، به اوج ميرسد. در اسفار، نام خداوند را نامي براي همه اشيا و مسماي نام خداوند را مسمايي براي همه نامها ميشمرد. چنين قبض و بسطي در اشارههاي صدرا به معنا، تلاش نويسندگاني چون سجاد رضوي را در تطبيق نظر صدرا بر [گوشههايي از] نظريات معناشناسي معاصر، نامطلوب ميسازد. در واقع با توجه به بنيادهاي بهكلي ديگرگون فلسفه اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهري ميان معناشناسي معاصر و معناشناسي صدرايي را بايد به ديده ترديد نگريست.
چكيده لاتين :
A derivative (mushtaq) in Sadra’s philosophical jargon, he claims, is what mystics call as “name” (Ism). Elsewhere proposing a subtle distinction between names, descriptions and essences he mentions the word “name” on a par with derivatives. In Mafatih-alghayb he puts this view forward that opposite to real things, mental universal intelligibles are capable of being referred by names. Moreover he claims that there is a hierarchy (species, genus…) of names in divine world on a par with things in real world. Later he rejects the very point of view that only universal essences (quiddities) are capable of being named and surprisingly add particulars as well as secondary intelligibles to the inventory of those who are referred by naes.
He seems to enjoy an incredible double status in talking about meanings; a narrow point of view and a wide one; the latter being more evident when addressing reference-less names and name-less references. To be sure, the most novel aspect of Sadra’s theory is on naming the God (Allah). In Al-Asfar, he argues that the name of the God is a name for everything, and the reference of his name, is what referred to by every name. Having this singular property be satisfied, it is hard, if possible, to match ordinary theories of meaning to that of Sadra. That’s why I think those philosophers, Sajjad Rizvi for example, who use modern jargon in their interpretations of Sadrian theory of meaning, do mistakes.
چكيده عربي :
يشير ملّاصدرا مرّهً الي انّ ما يسمّيه العرفا اسماً هو يعرف عند الفلاسفه بـ"المشتق"، ولكنّ نفسه يستخدم مفرده الاسم في المواضع الاخري، حتّي انّه يقدّم تصنيفاً دقيقاً للاسم والصفه والذات. انّه يعلن بالصراحه احياناً في باب معني الاسم وقوعَ الاسما امام المعاني الكلّيه العقليّه، وليس امام الهويّات العينيّه، الي درجه يعتقد بوجود الجنس والفصل للاسما في عالم الاسما وبمحاذاه الاشيا ، امّا انّه يشير في موضع آخر الي انّ الماهيّات الكلّيّه لا تتمتّع بالاسم فحسب، بل يمكن للاشخاص والمعقولات الثانيه ايضاً ان تقع موضوعاً له للاسم.
كانّ تصوّرَ ملاّصدرا للمعني كان ضيّقاً للغايه في بعض الاحيان، كما كان واسعاً في البعض الآخر. وهذا الاتساع في الرويه اكثر ما يبدو للعيان اذا كان ملاّصدرا يتحدّث عن الاسما دون المسمّي والمسمّيات دون الاسما ، وكذلك يصل الي ذروته عندما يناقش حول امكان او كيفيه تسميه الله سبحانه وعلا. ويعتبر ملّاصدرا في الاسفار الاربعه اسم الله اسماً لجميع الاشيا ومسمّاه مسمًّي لجميع الاسما . وهذا التذبذب في اشارات ملّاصدرا الي المعني تودّي الي افشال مساعي بعض الكتّاب كسجّاد رضوي في تطبيق رويه ملّاصدرا علي النظريّات المعاصره والجديده لعلم الدلاله. وفي الواقع يجب ان ينظر الانسان بعين الريبه ظهور ايّ نوع من الشباهه الظاهريّه بين علم الدلاله المعاصر وعلم الدلاله الصدرايي بالنظر الي المبادي المختلفه لفلسفه اصاله الوجود.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 20 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان