اسني‌ها و منداييان: مقايسه باورها و آيين‌ها

Essenes and Mandaeans: comparison between their doctrine and rituals

اسني‌ها فرقه‌اي‌ از يهود هستند كه در قرن دوم پيش از ميلاد در فلسطين و سوريه سكونت داشته ‌و در تاريخ يهود به‌عنوان‌ زهاد شناخته ‌شده‌اند. اين ‌گروه ‌به‌علت تعاليم و آيين‌هاي‌ خاص خود كه متمايز از ديگر فرقه‌هاي يهودي‌ است، مناديان ‌آيين‌ مسيحيت‌ به‌حساب‌ مي‌آيند. آنچه در مورد تعاليم‌ و آيين‌هاي ‌اين‌ فرقه‌ در اختيار محققان است، برگرفته از منابع يوناني اسناد قمران است كه احتمال داده شده مربوط به جماعت اسني مي‌باشد. محور تعاليم اين جماعت، براساس رعايت اصول اخلاقي و محور آيين‌هاي‌‌ آن‌ها تطهير و عبادت است. هرچند اصول الهياتي اين فرقه به اصول رهباني ‌ديگر اديان شبيه است؛ اما قواعد نظري و عملي خاصي براي اين‌ جماعت ذكر شده‌ كه‌ آن‌را از ديگر فرقه‌هاي ‌رهباني‌ و زاهدانه ‌متمايز مي‌سازد. از آنجا كه،‌ بعضي از اين باورها و آيين‌ها بخشي از اصول الهياتي جماعت مندايي ‌را كه ‌در حال حاضر در مناطقي از ايران و عراق‌ به‌ حيات‌ خود ادامه ‌مي‌دهند، تشكيل ‌مي‌دهد، بعضي ‌از پژوهشگران‌ تصور مي‌كنند، ‌ميان ‌اين ‌دو جماعت ‌ارتباط‌ وجود دارد. البته از طرفي به‌دليل اينكه ‌اصول اعتقادي مندايي‌ ريشه در اديان مختلف دارد و نيز پراكندگي اصول الهياتي آن‌ها و تمايزات اساسي كه‌ بين بعضي از اصول اعتقادي آن‌ها با تعاليم ديني اسني وجود دارد، احتمال ارتباط ميان اين دو جماعت تنها درحد يك فرضيه است كه توسط معدودي از محققان ارايه شده است. به هر حال، تصور اينكه ‌منداييان، بازماندگان اسني‌هاي قرن اول ميلادي باشند، موجب شد تا مقايسه‌اي‌ ميان باورها و آيين‌هاي ‌اين دو فرقه انجام شود.‌

Essenes are a sect of Jewish that dwelled in Palestine and Syria and have been known as ascetics in Jew history in second century (BC).This sect because of their special doctrine and rituals, that is different of other Jewish sects, are accounted as heralds of Christianity. All of information about this sect has been derived from Greek sources and Qumran documents. The basis of their ideas is observance of moral doctrine and the basis of their rituals is purge and worship. Although the theological doctrine of this group is similar to other monastic doctrine but their special theoretical and practical doctrine isolates it from the other schools. Since some of these doctrine and rituals are part of theology of Mandaean school that continue to live in regions of Iran and Iraq, it has made supposition of relation between them for some scholars. Of course, on the other hand, because the Mandaean doctrine has been derived from different religions and also because of the dispersal of their theological doctrines and because of some basic different that exists between their doctrine and Essense, the possibility of relation between these two groups is a hypothesis that has been represented by a few scholars. Anyway, the supposition of relation between Essenes and Mandaeans and comparision between their doctorine and rituals will be studied in this paper.