بررسي رابطه اشتغال، افسردگي، گردشگري و اوقات فراغت (مطالعه موردي شهر شيراز)

The Study of Relations Among Employment, Depression, Tourism and Leisure Time (Case Study: Shiraz City)

سفر و گردش همواره راهي براي برون رفت از زندگي روزمره و يكنواخت به ويژه در محيط هاي شهري محسوب مي شود. اگر ما گردشگري را رسيدن به لحظات خوش در نظر بگيريم آنگاه در مي يابيم كه پديده گردشگري با مقولاتي همچون افسردگي و عواقب ناشي از آن سازگاري ندارد. هدف از اين تحقيق شناسايي رابطه بين ايجاد اشتغال افسردگي و رابطه آن با گردشگري و چگونگي گذراندن اوقات فراغت است كه در روند اين تحقيق تلاش شده است تا محققين به اين پرسش اصلي پاسخ دهند كه آيا بين اوقات فراغت و اشتغال و بين اشتغال و تمايل به گردشگري و همچنين بين افسردگي و اوقات فراغت رابطه معناداري وجود دارد يا خير؟ روش تحقيق در اين پژوهش از نوع پيمايشي پيرامون رابطه اشتغال، افسردگي، گردشگري و اوقات فراغت (شهر شيراز) بوده و روش گردآوري اطلاعات و داده‌هاي آماري مورد نياز ميداني و با استفاده از نمونه گيري تصادفي از ميان 400 نفر از مردم شهر شيراز استخراج شده است. در چارچوب نظري، نظريه كنش متقابل نمادين، شناخت گرايي و فراغت پاركر، جاذبه و دافعه مورد استفاده قرار گرفت. يافته هاي نشان مي دهد كه ميان سن، جنس، تحصيلات و تمايل به گردشگري رابطه معناداري نيست ولي بين اوقات فراغت و اشتغال رابطه معناداري وجود دارد. بين اشتغال و تمايل به گردشگري و بين افسردگي و اوقات فراغت رابطه معناداري وجود دارد در حالي كه بين افسردگي و تمايل به گردشگري رابطه معناداري وجود ندارد.

Travel and Tourism are always considered as a way to runaway smoothly from everyday life, especially in urban areas. If we consider tourism as a way to have the good time, we find out that the phenomenon of tourism is incompatible with issues like depression and its consequences.The purpose of this study is identifying the relations among an employment, depression and its relation with tourism and how to spend leisure time that in the process of this research, Researchers have tried to answer this question Whether there is a significant relation between leisure and employment and between employment and tendency to tourism, and also they want to find out the meaningful relation between depression and leisure time. The method of researching in this research is a survey One about possible relation among employment, depression, tourism and leisure time. and the gathering data in this research obtained from random sampling Of the 400 people in Shiraz city. The theoretical framework consists of symbolic interaction theory, cognitivism and also Parker’s ?leisure time theory. Research findings indicate that there isn’t any significant difference among age, sex, education and tendency to tourism, but there is a meaningful relationship between leisure time and employment. There is also a significant relationship Between employment and tendency to tourism and between depression and Leisure time, While there is no significant relationship between depression and tendency to tourism.