نقش زنان بزه ديده در ارتكاب جرايم جنسي (با تكيه بر قوانين و مقررات كيفري و رويه قضايي ايران)

The Role of Women Victims in Sexual Crimes

چكيده از نظر بزهديدهشناسي نخستين (علمي)، بعضي از افراد يا آماج ها جذابيت و كشش ويژ هاي براي بزه كاران ايجاد ميكنند كه در جرم شناسي از آن ها به عنوان بزهديدگان بالقوه ياد م يشو د. بدين سان، بزه ديده همواره يكي از عناصر مناسب وضعيتهاي پيش جنايي اس ت. رفتار و گفتار تحريك كننده و اغوا كننده و بي احتياطي هاي زنان ممكن است زمينه مناسبي را براي ارتكاب جرايم جنسي عليه آنان فراهم آور د. افزون بر اين، آنان ب هعنوان آما جهاي جرم، نقش تعيين كننده اي در گذر از انديشه به عمل مجرمانه و فعليت يافتن انديشه مجرمانه ايفا م يكنن د. هم چنين ويژگ يهاي زيستي، جايگاه اجتماعي آنان و رابط هاي كه با بز هكاران دارند، در انتخاب شان توسط بزه كاران تاثيرگذار ميباشد. به همين دليل شناخت عواملي كه خود زنان در ايجاد آن موثر هستند و زمينه بزه ديدگيشان را فراهم ميكند امري ضروري است كه ميتواند به پيشگيري از بزهديدگي آنان در حوزه جرايم جنسي نيز كمك نمايد. اين مقاله به دنبال بررسي اين موضوع است كه آيا زنان ميتوانند در ارتكاب جرايم جنسي عليه خود ايفاي نقش نمايند؟ و آيا قانون مجازات اسلامي و رويه قضايي ايران بدين موضوع توجه دارند؟

From the primary (scientific) victimology point of view some people -due to the special charm- are attractive for delinquents who are considered as potential victims in the criminology. Hence, the victim can be appropriate element in pre?? criminal situations. Seductive and provocative behaviors and women’s carelessness may provide a proper context to make them victim of sexual assault. Furthermore, as the target of the crime, they have a decisive role; in addition, their physical characteristics, social status and their relationship with delinquents have considerable role in their victimization. Therefore, it can be argued that women occasionally are not merely passive targets of crime, but also sometimes they are cause of their victimization. This article sought to examine whether women can be blamed in sexual crimes?