عنوان مقاله :
شكل گيري حق داشتن سلاح و تاثير آن بر حقوق كيفري
عنوان فرعي :
Evolution of the Right to Keep and Bear Arms and its Effects on Criminal Law
پديد آورندگان :
الهام، غلامحسين نويسنده , , عابد، رسول نويسنده دانشجوي دكتراي حقوق جزا و جرم شناسي دانشگاه تهران Abed, Rasul
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 7
كليدواژه :
دفاع مشروع , كنترل سلاح , حق بر داشتن سلاح , حقوق كيفري , سلاح
چكيده فارسي :
حق داشتن سلاح يكي از قديمي ترين حقوقي است كه چالش فكري متفكراني چون افلاطون
و ارسطو بوده است. به باور برخي، اين حقِ اساسي و بنيادين شهروندان يك جامعه است كه براي
دفاع از خود و نگهباني از يك جامعه دمكراتيك مسلح باشند، اما برخي ديگر حق بر داشتن سلاح
را مغاير يك نظام اليگارشي مي دانند. بر اساس ديدگاه نخست، حقوق كيفري نه تنها در برابر اين
حق نيست، بلكه پشتيبان دارندگان چنين حقي است و به مجازات كساني مي پردازد كه شهروندان
را از اين حق محروم مي سازند. اما در ديدگاه دوم، نگهداري و به كارگيري سلاح، بيرون از
چارچوب مقررات، جرم انگاري شده و مجازات در انتظار كساني است كه مقررات حقوق كيفري
درباره سلاح را نقض مي كنند. از ميان اين ديدگاه ها، ديدگاه حاميان حق بر داشتن سلاح در نظام
كامن لا رخنه كرد و براي شهروندان به رسميت شناخته شد. بنيانگذاران قانون اساسي آمريكا نيز
تحت تاثير نظام كامن لا اصلاحيه دوم قانون اساسي را به حق شهروندان بر داشتن سلاح اختصاص
دادند. هرچند كه حقوق كيفري و رويه قضايي آمريكا كم وبيش در پي محدودسازي اين حق و
جرم انگاري برخي رفتارهاي مجرمانه درباره سلاح بوده اند. اين دگرگوني ها در حالي بود كه قانون
اساسي ايران، علي رغم فرهنگ اجتماعي و تاريخي، در هيچ يك از اصول قانون اساسي به اين
موضوع نپرداخت و قانون گذار را در سرگرداني ميان سياست هاي آشفته رها ساخت. از اين رو،
مقاله حاضر تلاش مي كند مباني جريان شكل گيري حق بر داشتن سلاح و به رسميت شناختن آن
به عنوان يك حق و چگونگي نفوذ آن در نظام حقوقي آمريكا و نيز جايگاه آن در حقوق كيفري
ايران را بررسي و تحليل نمايد. بنابراين، در فصل نخست، نخستين ديدگا هاي فلسفي درباره حق بر
داشتن سلاح را مي كاود. در فصل دوم موضع نظام كامن لا را ارزيابي مي كند و در فصل سوم، تاثير
ديدگاه هاي فلسفي و مقررات نظام كامن لا در شكل گيري اين حق در نظام حقوقي آمريكا و
سياست كيفري متفاوت ايران را بررسي مي كند.
چكيده لاتين :
This paper tries to examine the foundations of right to bear arms in USA
legal system. This right is the most ancient right which has been a subject for
philosophical arguments of Aristotle and Plato. Some believe that the right
to bear arms is a fundamental and constitutional right of the citizens, but the
opponents argue that it is inimical to an oligarchic regime. According to the
first view, the criminal law supports the holders to bear arm and punishes
everyone who violates this right. However, according the second, bearing
arms by violation of the law has been criminalized and offenders should be
convicted. Among these approaches, the common law system was affected by
the proponent of right to bear arms, therefore, this right has been recognized
for the people. Under this circumstance, the founders of United States
Constitution allocated the second amendment to this right. Yet, the
Constitution of Iran did not have any article about right to bear arm so that
the legislator could be able how to regulate this part. The first chapter of
this paper examines the primary philosophical arguments on right to bear
arms and the second chapter is about the rules of common law regarding
this right. Finally, the third chapter examines the effect of philosophical
approaches and common law rules on the evolution of right to bear arms in
the United State legal system and the different criminal policy of Iran.
عنوان نشريه :
پژوهش حقوق كيفري
عنوان نشريه :
پژوهش حقوق كيفري
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان