بررسي ارتباط سلامت معنوي با ميزان استرس و راهبردهاي مقابله اي در مادران داراي نوزاد بستري در بخش هاي مراقبت ويژه نوزادان

Exploring the relationship between spiritual well-being and stress and coping strategies in the mothers of infants hospitalized in the neonatal intensive care units

مقدمه و هدف: بستري‌شدن نوزاد در بخش مراقبت ويژه نوزادان، استرسي زياد به مادر واردمي‌كند؛ اين استرس، درصورت تداوم، علاوه‌بر به‌خطرانداختن سلامت مادر، روي فرايند دلبستگي ميان مادر و نوزاد، تاثيرهايي منفي خواهدداشت. سلامت معنوي، به‌عنوان متغيري تاثيرگذار بر اتخاذ شيوه مقابله و بر ميزان استرس، داراي اهميتي ويژه است؛ بنابراين، سلامت معنوي و نوع راهبرد مقابله اي كه در چنين شرايطي به‌كارمي‌رود، در اين پژوهش بررسي‌شده‌اند. موارد و روشها: اين مطالعه از نوع همبستگي بوده، 191 مادر داراي نوزاد بستري در NICU، در سه مركز آموزشي درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشكي تهران با استفاده از روش نمونه‏گيري آسان، طي سه ماه در سال 1392 در اين مطالعه شركت‌كردند. ابزار گردآوري داده‌ها شامل پرسش‌نامه‌هاي راهبرد مقابله لازاروس و فولكمن، سلامت معنوي اليسون و پالوتزيان و استرس والدين مايلز و فانك بود. از آمارهاي توصيفي و آزمون‌هاي ضريب همبستگي پيرسون در نرم‌افزار SPSS16، براي رسيدن به اهداف پژوهش استفاده‌شد. نتايج: سلامت معنوي، با راهبرد مقابله اي مسيله‏محور، ارتباطي مثبت و با راهبرد مقابله اي هيجان‏محور، ارتباطي معكوس داشته‌است (p < 0.000). از ميان خرده‌مقياس(هاي) راهبرد هاي مقابله، «جستجوي حمايت ‏اجتماعي»، داراي بيشترين و «اجتناب-گريز»، داراي كمترين ميانگين استفاده بوده‌اند. ميان سلامت معنوي با ميزان استرس و ميان ميزان استرس با نوع راهبرد مقابله اي، ارتباطي معني‏دار مشاهدهنشدهاست. نتيجه‌گيري: با توجه به اهميت سلامت معنوي در به‌كارگيري راهبرد مقابله مسيله‌محور، تقويت سلامت معنوي، به‌ويژه بعد مذهبي، ضروري است.

Background and Objective: The hospitalization of infants in the neonatal intensive care units impact intense stress on the mother. If this stress continues, in addition to endanger the health of the mother, will have also a negative impact on the mother-infant attachment process. Spiritual well-being as a variable affecting the coping strategy and stress levels is important, as well as, identifying the coping strategies by the mothers in this situation was explored. Materials and Methods: In this cross-sectional and correlation study, data were collected during three months in 1392, from 191 mothers with their infants in the NICU of the teaching hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. Tools for data collection were Lazarus and Folkmanʹs ways of coping questionnaire, Ellison & Palvtzyan spiritual well-being scale, Mills parental stress and a demographic questionnaire. Descriptive statistics and Pearson correlation test were used to achieve the objectives of this study. Results: Spiritual well-being have a positive relationship with problem-focused strategy and inverse relationship with emotion-focused strategy (p < 0.000). In subscales of coping strategies, seeking social support had higher and escape- avoidance had the lowest mean averages which was used by the mothers. No significant relationship was found between spiritual well-being and stress scores. In addition, between stress levels and type of coping strategies, no significant relationship was found out. Conclusion: According to the results of this study, it is necessary to consider stress factors associated with mothers. It is also necessary to strengthen the religious dimension of spiritual health, especially in women because of its association with problem-focused strategy.