عنوان مقاله :
درآمدي بر نظريه فقه و فطرت
عنوان فرعي :
A Prelude to the Theory of Fiqh and Fitrah(Nature)
پديد آورندگان :
مشكاني سبزواري، عباسعلي نويسنده كارشناس ارشد فلسفه دين دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام. , , اسماعيلي كريزي ، غلامعلي نويسنده عضو هييت علمي گروه فقه و مباني حقوق دانشگاه آزاد اسلامي واحد دامغان. ,
اطلاعات موجودي :
ماهنامه سال 1394 شماره 211
كليدواژه :
المفتاحي , حكومت , فطرت , مصباحي , فقه , مفتاحي , الفقه , الفطره , المصباحي , المعياري , معياري , الحكومه
چكيده فارسي :
يكي از اقدامات ضروري در خصوص توسعه فقه، توسعه منابع آن است. توسعه منابع در دو جهت كيفي و كمّي امكان پذير است. در توسعه كيفي، نوع نگاه و برداشت از منابع، موضوع بحث است. اما در توسعه كمّي، بحث بر سر اين است كه آيا منابع فقه در چهار منبع كنوني محصور است و يا از منابع ديگري نيز مي توان در استنباط و استخراج احكام بهره جست؟ فطرت به عنوان يار ديرپا ـ اما مغفولٌ عنه ـ عقل، يكي از نمونه هاي قابل بحث و بررسي است كه آيا قابليت منبع قرار گرفتن براي فقه و احكام ديني را دارد يا خير؟ مقاله حاضر به تبيين كاركردهاي گوناگون علمي و عملي فطرت در سه مقوله پيشيني، مياني و پسيني مي پردازد. در كاركرد پيشيني، فطرت به مثابه كشتزاري مستعد، زمينه و پيش زمينه فعاليت و ثمربخشي منابع چهارگانه كتاب، سنت، اجماع و عقل را فراهم مي كند. در كاركرد مياني، فطرت ـ في الجمله ـ در كنار منابع چهارگانه قرار گرفته و منبع فهم برخي از آموزه هاي ديني است. در كاركرد پسيني، فطرت معيار و ملاك صحت گزاره ها و آموزه هاي استنباطي ديني است.
چكيده لاتين :
One of the necessary steps in the expansion of Fiqh is the expansion of its sources. Sources can be expanded qualitatively and quantitatively. Qualitative expansion is concerned with kind of view and conception of sources but quantitative expansion is concerned with the question whether the sources of Fiqh are limited to the present four sources or we can refer to other sources in the inference of religious laws As a long-lasting but neglected companion of intellect, fitrah(nature) is one of the issues that can be considered to find whether or not it can be one of the sources of Fiqh and religious injunctions. The present paper expounds the different scientific and practical functions of fitrah(nature) , focusing on three types: anterior, medial and posterior. In anterior function, nature represents a fertile land that prepares the round and foreground for the function and efficacy of the four sources: the Holy Qur’an, the Sunnah of the Prophet, Consensus of fiqhi opinions and Reason. In medial function, nature, inter alia, is placed alongside the mentioned four sources and regarded as a source of understanding some religious teachings. In posterior function, nature is the criterion for the soundness of propositions and inferential religious teachings.
چكيده عربي :
انّ تطوير مصادر الفقه يعدّ واحداً من الاجرا ات الضروريه لتطوير الفقه نفسه، وهذا الامر يمكن تنفيذه علي الصعيدين النوعي والكمّي. موضوع البحث في التطوير النوعي هو نوع الرويه الي المصادر وكيفيه الاستدلال منها، وامّا التطوير الكمّي فالبحث يتمحور فيه حول السوالين التاليين: هل انّ مصادر الفقه تقتصر علي المصادر الاربعه الموجوده حالياً او بامكاننا استنباط الاحكام واستخراجها من المصادر الاخري؟ الفطره بوصفها الصديق الوفي للعقل -ولكن المغفول عنها رغم ذلك- التي تعدّ واحده من النماذج الجديره بالبحث والتحليل، هل لها القابليه لان تكون مصدراً للفقه والاحكام الدينيه او لا؟
يتطرّق الباحثان في هذه المقاله الي بيان مختلف الوظايف العلميه والعمليه للفطره ضمن ثلاثه اُطر هي سابقه ومتوسّطه ولاحقه. الفطره في اطار الوظيفه السابقه انّما تكون بمثابه ارض خصبه وخلفيه ومقدّمه للنشاطات ولتحقيق نتايج من المصادر الاربعه التي هي الكتاب والسنّه والاجماع والعقل. وفي اطار الوظيفه المتوسّطه فانّ الفطره بشكل عامّ تكون الي جانب المصادر الاربعه بصفتها مصدراً لفهم بعض التعاليم الدينيه. وامّا في اطار الوظيفه اللاحقه فهي معيار وملاك لصحّه المفاهيم والتعاليم الاستنباطيه.
اطلاعات موجودي :
ماهنامه با شماره پیاپی 211 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان