تعيين پتانسيل اعمال سياست‌هاي مديريت مصرف با در نظر گرفتن سطح درآمد خانوار و سطح رفاه‌طلبي مشتركين

Determining the potential of management policies in the residential sector, considering welfare seeking and household income

هدف اصلي در پژوهش حاضر مشخص كردن يك نقطه بهينه و اقتصادي براي تعيين ميزان اعمال سياست‌هاي مديريت مصرف و تعيين پتانسيل اعمال آن از سوي مشتركين مي‌باشد. براي رسيدن به اين هدف در گام اول، يك روش احتمالي مبتني بر تجهيز براي مدل‌سازي بار ارايه مي‌گردد كه از اين مدل جهت آشكارسازي تاثير انواع روش‌هاي مديريت مصرف بر روي بار استفاده مي‌شود. در ادامه در گام دوم بررسي اقتصادي روش‌هاي مديريت مصرف از ديدگاه شاخص‌هايي همچون طول عمر سياست‌هاي مديريت مصرف و قيمت برق تعرفه‌اي انجام‌شده است و نقطه كاري بهينه و مناسب در ميزان اعمال اين سياست‌ها شناسايي شده تا بدين‌وسيله مشتري توانايي انتخاب دقيق هر يك از اين روش‌ها را با توجه به نياز خود داشته باشد. در گام سوم، نحوه تاثيرگذاري فاكتورهايي نظير رفاه‌طلبي و درآمد خانوار بر روي مدل ارايه شده تعيين شده است. مطالعه موردي بر روي يكي از باس‌هاي سيستم RBTS پياده‌سازي شده و نتايج مقدار 6/38 درصد صرفه‌جويي از بار كل را نشان مي‌دهد كه بواسطه آن بيشترين سود نصيب مشتري مي‌گردد و مشتري مي‌تواند بواسطه تاثير فاكتورهاي رفاه‌طلبي و درآمد خانوار، در فاصله‌اي دورتر يا نزديك‌تر نسبت به اين نقطه بهينه قرار گيرد.

The main purpose of this study is to identify an optimal and economic point to implementing the DSM policies and evaluating its potential by customers. To achieve this goal at the first step we present a bottom up probabilistic method based on equipment which is used for Detecting the DSM effectiveness and load modeling. The second step is about cost-benefit analyzing of DSM policies considering the lifetime of DSM policies and Electricity prices for Daily consumption curve. Then the economic point to implementing the DSM policies is determined and the customers can recognize the best choice to how to reduce their load. At the Third step, factors like seeking welfare and household income are considered at the presented method. This method is challenged by RBTS test system. The results show a 38.6 percent reduction of the average load which is considered as an economic and optimal point for implementing the DSM policies. Also the customers due to seeking welfare and household income can be away or close to this optimal point