عنوان مقاله :
نقش و مفهوم «فضا» در بازآفريني نظريه معماري و علوم اجتماعي
عنوان فرعي :
“Space” and its Role in Recreating Architectural Theory and Social Science
پديد آورندگان :
ضرغامي، اسماعيل نويسنده دانشيار معماري، دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه تربيت دبير شهيدرجايي تهران (نويسنده مسيول) Esamaeil , Zarghami , بهروز، سيدمحمد نويسنده دانشجوي دكتري معماري، دانشكده شهرسازي و معماري، دانشگاه تربيت دبير شهيدرجايي تهران Behrooz , Seyyed Mohammad
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 26
كليدواژه :
چرخش فضاوار , ترارشتهاي , فضا , ميانرشتهاي , نظريه معماري , علوم اجتماعي
چكيده فارسي :
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پيش از دهه 1960 در معماري كليدواژه اصلي بود اما بهتدريج اهميت نظري خود را در دانش معماري از كف داد. اين تحول عمدتاً بهسبب فراگيرشدن نشانهشناسي پسامدرن و نظريات «مكان» در معماري بود. دانش اجتماعي اما مسير برعكسي را طي نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهي مدرن و بهواسطه تاريخيگري، فضا يكسره در انقياد زمان درآمد، «مراحل» زماني توسعه موردتوجه قرار گرفت، زمان خطي بود و فضا حاشيهاي. در تمام اين دوره مراد از «فضا»، فضاي انتزاعي دكارتي/نيوتني بود كه نسبت به تاريخ، زمينه و جامعه خنثي و بياثر بود و لذا در حيطه و بازه مطالعات علوم اجتماعي واقع نميشد. در قرن بيستم اما فضامندي بهتدريج راه خود را به تحليلهاي اجتماعي گشود تا آنجا كه تحولات اواخر قرن بيستم در اين زمينه را «چرخش فضاوار» علوم اجتماعي ناميدند. در اين مقاله ضمن بررسي اين تحولات در هر دو عرصه در نتيجهگيري اشاره خواهدشد كه با روي آوردن به يك هستيشناسي رابطهاي در باب فضا و غنا يافتن آن از مطالعات ميان و ترارشتهاي، كليدواژه فضا همچنان در نظريه معماري رهگشا خواهدبود و در رابطه آن با علوم اجتماعي نقشي ميانجيگرانه خواهد داشت.
چكيده لاتين :
“Space” was architecture’s main keyword between the 1890s and 1960s, but it lost its significance in architecture gradually; this was mainly due to the prevalence of postmodern semiotics and theories of “place” in architecture. Social science however went through an inverse path. In the nineteenth century, in modern consciousness and through historicism, space became subordinate to time, time became linear, space became marginalized, and the temporal “stages” of development gained importance. Space in this period was a Cartesian/Newtonian abstract notion which was neutral in relation to society, history and context; and thus it was not in the domain of social sciences studies. In twentieth century, however, the social analyses adopted spatiality gradually, to the extent that the late twentieth century transformations in this field were called “the spatial turn”. Through investigating these two lines of evolution, it will be discussed in this article that with the adoption of a relational ontology concerning space and its enrichment through inter- and trans-disciplinary studies, “space”, as a keyword, can continue to be of importance in architectural theory and play a mediating role in its relation with social science.
عنوان نشريه :
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني
عنوان نشريه :
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 26 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان