عنوان مقاله :
تحليل رويكردهاي علم ديني با تاكيد بر علوم اجتماعي
عنوان فرعي :
An Analysis of the Approaches to Religious Science with Emphasis on the Social Sciences
پديد آورندگان :
ابراهيمي پور، قاسم نويسنده , , محبي، محمدعارف نويسنده سطح چهار حوزه علميه قم ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 23
كليدواژه :
رويكردهاي علم ديني , علم , علم ديني , منهجيه العلم الديني , religion , religious science , religious science methodology , SCIENCE , الدين , approaches to religious science , العلم , العلم الديني , توجّهات العلم الديني , دين , روش شناسي علم ديني
چكيده فارسي :
رويكردهاي علم ديني بر مبناي موضعي كه در تعيين نسبت ميان علم و دين در پيش مي گيرند، نخست به تهذيبي و تاسيسي تقسيم مي شوند. تاسيسي ها نيز به مبناگرا و فرامبنا قابل قسمت هستند. مبناگرايي شامل نظريات استنباطي، فلسفه روش و فلسفه مضاف مي شود. تصور ابتدايي هرچند حاكي از تعارض جدي اين ديدگاه هاست، تعمق بيشتر آشكار مي سازد كه آنها نه تنها داراي خاستگاه هاي انگيزشي مشترك اند، كه در چارچوب منطق نسبتاً مشترك، محورهاي اصلي علم ديني را تعقيب مي كنند. سخن جدي در اين پژوهش، ابهام زدايي از تعارض ها و امكان ترميم ضعف ها و اشكالات هر كدام با قوت هاي تمهيدشده در ديگري است. براي تحقق اين هدف، تلاش كرديم كه مباحث، بر تحليل ماهيت، زيرساخت ها و روش شناسي علم، در هر رويكرد متمركز شود. در نهايت روشن شد كه رويكرد فلسفه روش با اشكال نسبيت روبه روست و نظريه فلسفه مضاف ظرفيت تامين دغدغه رويكردهاي ديگر را دارد.
چكيده لاتين :
Resting on the position taken in determining the relationship between science and religion, the approaches to religious science are divided into purificative and institutional. The institutional approaches include fundamentalists and ultra-fundamentalists. Fundamentalism includes inferential theories, method philosophy and correlation philosophy. Although the initial impression suggests that there are serious conflicts among these approaches, deeper meditation on the subject shows that they share common motives and follow the main pivots of religious science within the framework of a relatively common logic. The aim of this study is to review the way of resolving the conflicts and possibility of overcoming the shortcoming and weaknesses in each of these approaches via the strengths devised in another. To this end, the discussions are centered on analyzing the nature, infrastructures and methodology of science in each approach. Finally, it is evident that the approach to method philosophy faces the problem of relativity, and the theory of combined philosophy has the capacity to resolve the concern of other approaches.
چكيده عربي :
انّ توجّهات العلم الديني التي تستند علي المبني الموضعي المحدّد للنسبه بين العلم والدين، تقسم الي صنفين هما تهذيبي وتاسيسي، والثاني بدوره يقسم الي مبنايي وما ورا مبنايي. امّا المبنايي فيشمل النظريات الاستنباطيه وفلسفه الاسلوب والفلسفه المضافه، ورغم انّ التصوّر الابتدايي يحكي عن التعارض الجادّ بين هذه الآرا ، لكنّ التمحيص الدقيق يدلّ علي انّها ليست فقط ذات منشا محرّك مشترك، بل تتمحور في اطار منطق مشترك نسبياً وترتكز علي المحاور الاصليه للعلم الديني. الهدف من تدوين هذه المقاله هو ازاله الغموض والتعارض عمّا ذكر وبيان مدي امكانيه ازاله الضعف والخلل في كلّ جانب علي اساس نقاط القوّه في الجوانب الاخري، ولاجل تحقيق هذا الهدف قام الباحثان بتركيز موضوع البحث حول تحليل ماهيه العلم والبّني الاساسيه التي يتقوّم عليها والمناهج التي يعتمد عليها في كلّ مورد، وقد اثبتت النتايج انّ الوجهه الفلسفيه تواجه اشكال النسبيه ونظريه الفلسفه المضافه لها القابليه علي تلبيه الهواجس التي تنتاب اصحاب التوجّهات الاخري.
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 23 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان