عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي كهنالگوي سايه در آرا يونگ و رد پاي آن در غزلهاي مولانا
عنوان فرعي :
Comparative Survey of the Archetype of Shadow in Jung`s opinion and it`s Tracts in Shams (Persian poet) sonnets
پديد آورندگان :
اسمعليپور، مريم نويسنده . دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 19
كليدواژه :
سايه , غزليّات شمس , كهنالگو , يونگ و مولان
چكيده فارسي :
از ديدگاه كارلگوستاو يونگ، انسانها علاوه بر ضمير ناخودآگاه شخصي يا فردي، بخش مشترك ديگري به نام ناخودآگاه جمعي يا فرافردي دارند. محتويات اين بخش از روح و ذهن را كهنالگوها تشكيل ميدهند. يكي از اين كهنالگوها كه نزديكترين چهره به ناخودآگاه شخصي و خودآگاهيست، «سايه» نام دارد. كهن الگوي سايه، قسمت منفي و حيواني، غريزي، زشت، نفرتانگيز و ناپسند آدميست. چيزي است كه همه انسانها مايلاند آن را از ديگران مخفي كنند.
در اين مقاله، پس از نگاهي كوتاه به مكتب روانكاوي يونگ، به تحليل و تشريح كهنالگوي سايه پرداخته شده است و با در نظر گرفتن دو نقش مثبت و منفي براي سايه، چنانكه يونگ در نظرياتش تحليل كرده است، در آغاز واژگان و در مرحله بعد مفاهيم و مفردات مربوط به اين شاخصه در زبان مولانا و سرانجام، رمزهايي كه در غزليّات شمس آمده و با اين كهنالگو قابل تطبيق است، بررسي شده است. با توجه به شواهد و نتايج حاضر در متن، جنبه منفي سايه با واژگاني چون گرگ، روح حيواني و... ، مفاهيمي مانند «وجود نداشتن جان بي سايه»، «جان كژ انديشه و يا بد انديشه» و رمزهايي همچون نفس، دزد، فرعون، سگ، اشتر كيندار و غول نمايان شده است. در پايان، بخش كوتاهي به وجه مثبتي كه شناخت اين كهنالگو به دنبال دارد، در غزليّات، اختصاص داده شده است. بارزترين ويژگي سايه در اين مورد، خودشناسي و خداشناسي است.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 19 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان