بررسي راهكارهاي تشويق سرمايه‌گذاران در فرآيند بهسازي و نوسازي بافت‌هاي فرسوده شهري (مورد مطالعه: شهر همدان)

Study of the Strategies to Encourage Investors in Rehabilitation and Renovation Process of Urban Decay Contexts (The Case of Hamedan City)

با بررسي تنها دو بعد هزينه و زمان، از بين ابعاد مختلفي كه مي‌‌‌‌توان براي ارزيابي موفقيت فرآيند بهسازي و نوسازي بافت‌هاي فرسوده شهري در‌ايران تعريف كرد، نامناسب بودن روند فعلي را با در نظر گرفتن شرايط ويژه كشور، به وضوح مي‌توان مشاهده نمود. در‌اين راستا‌اين تحقيق با توجه به نقش پررنگ مسكن و فضاي شهري مناسب در رفاه حال شهروندان، به دنبال تسهيل و بهبود‌اين روند به وسيله بررسي راهكارهاي تشويق سرمايه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارن بخش غير دولتي به منظور حضور هرچه جامع‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر در‌اين فرآيند است. در‌اين چارچوب تلاش شده است با بهره‌‌‌‌‌‌گيري از روش تحقيق توصيفي ـ تحليلي، فرضيات تحقيق از منظر آمارهاي توصيفي و استنباطي مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد. نتايج بدست آمده، بيانگر‌اين واقعيت است كه بر خلاف بي‌توجهي كه به ابزارهاي تشويقي غير‌مستقيم به منظور تشويق سرمايه‌‌‌‌‌‌‌گذاران به سرمايه‌گذاري در فرآيند بهسازي و نوسازي مي‌شود،‌اين ابزارها مي‌توانند به ميزان ابزارهاي تشويقي مستقيم كه عمدتا پايه مالي دارند در تشويق سرمايه‌‌‌‌گذاران موثر واقع شوند. همچنين نتيجه ناشي از آزمون فرضيه دوم نشان‌‌‌‌‌دهنده رابطه همبستگي بين ميزان تمايل به سرمايه‌‌‌‌‌گذاري در بافت‌هاي فرسوده شهري و ميزان تمايل به استفاده از روش‌هاي ساخت و ساز صنعتي در‌اين بافت‌‌‌‌ها است،‌اين مهم فرصت مناسبي پيش روي تصميم‌‌‌‌‌‌سازان به منظور ترغيب به استفاده از روش‌هاي ساخت و ساز صنعتي فراهم مي‌نمايد، چراكه به دليل گستردگي فوايدي كه با خود به همراه دارد به طور ذاتي منجر به افزايش تمايل سرمايه‌‌‌‌‌گذاران و حتي شهروندان به سرمايه‌‌‌‌گذاري در محدوده بافت‌هاي فرسوده شهري مي‌‌‌‌‌‌شود.

Considering only two dimensions (cost and time) among different dimensions that have been defined for evaluation success of rehabilitation and renovation process in urban decay contexts, and with attention to the special condition of Iran, the current trend is clearly inappropriate. In this regard, this study, considering the important role of suitable housing and urban space in the welfare of the citizenry, aims to facilitate and amend this process by evaluating strategies to encourage non-government sector in order to comprehensive participation in the mentioned process. For this purpose, using Descriptive-Analytical methodology, the research hypotheses were evaluated from the perspective of descriptive and illative statistics. The results showed this reality that despite neglect to indirect encourage instrument (Non-Grant Base Instrument) in order to encourage investors to investment in rehabilitation and renovation process, these instruments can be useful similar to direct encourage instruments that mainly have a financial base. Also test results of the second hypothesis showed a correlation between desire to investment in decay urban contexts and use of industrial construction methods in these contexts; this can provide suitable opportunity for decision makers in order to encourage use of industrial construction methods, because they have different kinds of benefits that inherently increase tendency of both the investor and citizenry to investment in urban decay contexts