بررسي رابطه متقابل نوآوري درك شده سازماني با ساير مولفه هاي جو سازماني در كاركنان ستاد شركت برق منطقه اي خراسان

Investigating the Relationship between Organizational Climate and Perception of Organizational Innovation in Khorasan Regional Electricity Company

مفهوم نوآوري دركشده سازماني به درك كاركنان از حمايت سازمان از نوآوري ميپردازد كه باعث افزايش رضايت و تعهد كاركنان ميشود. پژوهشگران در پژوهشهاي خود اثر عوامل سازماني بر نوآوري دركشده سازماني را بررسي كردهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسي ميزان اثر جو سازماني و ابعاد آن بر نوآوري دركشده سازماني با توجه به نقش جنسيت بهعنوان يك متغير تعديلگر انجام شده است. جامعه آماري پژوهش را 150 نفر از كارشناسان ستادي شركت برق منطقهاي خراسان تشكيل ميدهند. براي جمعآوري دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده و روايي آن به صورت محتوايي و تحليل عاملي مورد تاييد قرار گرفته است. براي پردازش دادهها از نرمافزارهاي آماري SPSS و AMOS استفاده شد. يافتههاي حاصل از آزمون مدل نشان داد كه فقط سه بعد جو سازمان شامل خودمختاري، انسجام و اعتماد اثر مثبتي بر نوآوري دركشده سازماني دارند و ميان جو سازماني و نوآوري دركشده رابطه بسيار قوي وجود دارد. همچنين فرض نقش تعديلگري جنسيت كاركنان در رابطه ميان جو سازماني و نوآوري دركشده سازماني مورد تاييد واقع نشد. واژگان كليدي: جو سازماني، خودمختاري، انسجام، نوآوري دركشده سازماني

The concept of percepted organizational innovation refers to perception of employees about organization’s support from innovation leading to increase of satisfaction and commitment of employees. Researchers have examined the effect of organizational factors on percepted organizational innovation in their studies. The aim of this paper is to study the relationship between organizational climate and perception of organizational innovation in regards to the role of gender as a moderating variable. The results are drawn from emprical research among 150 headquarter experts of Khorasan Regional Electricity company. Questionnaires were used to collect the data and relevance thereof regarding the content and factorial analysis was confirmed using statistical software such as SPSS and AMOS. The outcomes resulting from the model test showed that only 3 aspects of organizational climate including autonomy, cohesion and trust, favors perception of oganizational innovation; and there is a strong bond between organizational climate and percepted innovation. Moreover, the hypothesis concerning the moderating role of employees’ gender in the relationship between organizational climate and organizational percepted innovation was not affirmed.