نقد و بررسي ديدگاه ناسازگاري ولايت فقيه با دموكراسي

شكي نيست كه ولايت فقيه، مانعي بزرگ بر سر راه چپاول زورمداران است؛ چون وليّ فقيه با اجراي سياست برخاسته از فقاهت، در اداره كشور، هرگز نمي گذارد كه قدرت هاي استكباري با شعار جدايي دين از سياست، به اهداف شوم استكباري خود نايل آيند. تاثير چشم گير نظريه ولايت فقيه و نوپايي طرح آن و تراوش ذهني انديشمندان از سويي، و هجوم فكري و فرهنگي بيگانگان براي ايجاد ترديد و تزلزل در مباني آن، از سوي ديگر، سبب طرح پرسش ها و شبهاتي در اين زمينه گرديد، و ضرورت روشنگري بيشتر و نوپردازي قوي تر را نمايان ساخته است. از جمله شبهاتي كه در اين زمينه مطرح است، شبهه «ناسازگاري ولايت فقيه با دموكراسي» است. در اين مقاله، ثابت شد، نه تنها ولايت فقيه با دموكراسي منافاتي ندارد بلكه در نوع خود، از بهترين نوع دموكراسي محسوب مي شود و مدافع آزادي هاي معقول و مشروع مي باشد. بنابراين در اين نظام، نه تنها از حضور اجتماعي مردم در صحنه هاي گوناگون سياسي ـ اجتماعي دريغ نشده بلكه اين حضور سياسي مردم را تا حد يك وظيفه ديني و الهي ارتقا مي-دهد.