سنجش و ارزيابي خرد سازماني و مديريتي در سطوح مختلف سازمانهاي دولتي با نگرشي به ابعاد فلسفي

در اين مقاله با نگاهي خردگرايانه به مديريت و سازمان سعي شده است در سطوح مختلف فردي، بين فردي، سازماني و راهبردي اين موضوع مورد بررسي قرار گيرد. بنابراين، هدف تحقيق حاضر، بررسي اثرات ابعاد فلسفي خرد يعني؛ منطق، اخلاق، زيبايي شناسي، شناخت شناسي و متافيزيك در چهار سطح ذكر شده است. جامعه آماري 7491 نفر از كاركنان اداره هاي كل استان همدان بودند كه 381 نفر به عنوان نمونه آماري انتخاب شده اند. به منظور جمع آوري اطلاعات ميداني، از پرسشنامه اي با 100 سوال استفاده شده است. براي طراحي پرسشنامه، از تكنيك دلفي در طي سه مرحله، استفاده شده است. اعضاي پانل دلفي، شامل 21 نفر از اعضاي هيئت علمي دانشگاه، بوده اند. بعد از توافق عمومي در مورد پرسشنامه، روايي سازه آن از طريق تحليل عاملي تاييدي و پايايي آن از طريق آلفاي كرونباخ مورد تاييد قرار گرفته است. نتايج همبستگي دو به دو و مجزا در بين سطوح مختلف نشان ميدهد كه ابعاد فلسفي خرد در هر چهار سطح با يكديگر رابطه مثبت و معناداري دارند و همچنين با خرد مديريتي و سازماني نيز رابطه مثبت و معناداري دارند. اما نتايج تحليل مسير با استفاده از نرم افزار LISREL نشان داد كه ابعاد فلسفي خرد در سه سطح بين فردي، سازماني و راهبردي اثر مثبت و معناداري بر خرد مديريتي و سازماني دارند، اما ابعاد فلسفي خرد در سطح فردي تاثير معناداري بر خرد مديريتي و سازماني ندارد.