تاثير برنامه آموزشي بر اساس مدل بزنف بر عملكرد تغذيه اي دانش آموزان دختر مقطع راهنمايي

The effect of an educational program based on the BASNEF model on the nutritional behavior of guidance school female pupils

  زمينه و هدف: دختران نوجوان، مادران آينده هستند.مفاهيم تغذيه ای آموخته بوسيله آنها به دوران بزرگسالی منتقل می شود و نقش مهمی در سلامت خانواده و كودكان دارد. مطالعه حاضر با هدف تاثير برنامه آموزشی بررفتارهای تغذيه ای دانش آموزان دختر دوره راهنمايی بر اساس مدل بزنف انجام گرفت.   روش كار: اين پژوهش يك مطالعه مداخله ای بود . نمونه مورد بررسي160نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمايی در شهر كرمانشاه بودند كه بصورت روش خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد تقسيم شدند. جمع آوری داده­ها در اين پژوهش پرسش نامه بود. و 4 جلسه 60 دقيقه­ای آموزش در مورد تغذيه سالم و اهميت آن به روش سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث گروهی و در اختيار قرار دادن پمفلت آموزشی در گروه مداخله، توسط پژوهشگر اجرا گرديد. و تجزيه و تحليل داده ها با نرم­افزار spss نسخه 18 و با آزمون های آماری كای دو ،فيشر، t مستقل، t زوجی انجام شد.   نتايج : ميانگين امتياز آگاهی و اجزای مربوط به مدل بزنف بين دو گروه مداخله و شاهد در خصوص رفتارهای تغذيه­ای بعد از آموزش ارتباط معنی داری وجود داشت. مهم ترين هنجارهای انتزاعی بعد از مداخله آموزشی برای گروه مورد پدر و مادر بود.   نتيجه گيری : مداخله آموزشی در چارچوب الگوی بزنف در فرصت سه ماهه، تغييرات مطلوبی را در برخی از رفتارهای نامطلوب تغذيه­ای به وجود آورد و نقش دست اندركاران بهداشت و مداخلات آموزشی در اين زمينه به ويژه در چارچوب الگوی آموزشی مورد تاكيد قرار گرفت.

  Background and Aim: Nutritional knowledge acquired by young girls as would-be mothers will play an important role in children’s and family health protection and promotion in the future. The purpose of this study was to determine the effects of an educational program based on the BASNEF model on the nutritional behavior among guidance school first-grade female-students.      Materials and Method: This was an interventional study carried out in the form of a clinical trial including 160 female-pupils divided into two groups ─ a case and a control group ─ randomly selected by two-stage sampling, namely, classification and cluster sampling. The data gathering tool was a questionnaire. Education about healthy nutrition was imparted to the case group in 4 60-minute sessions in the form of lectures, group discussions, and question-answer; in addition, pamphlets were distributed among the subjects. Data were collected and analyzed using the SPSS-18 software, the statistical tests being Chi-square, fisher , independent and paired t-tests.   Results: The data showed that the mean scores of knowledge and BASNEF model components as regards nutritional behavior increased after the intervention in the case, they being higher significantly in the case group as compared to the controls. The most important subjective norms after the intervention were the pupils’ parents .      Conclusions : The findings indicate that a 3-month educational intervention based on the BASNEF model can bring about desirable changes in some of the undesirable nutritional behaviors in guidance school pupils, and that designing and implementing interventions of this kind, with the support of health and school authorities, is quite feasible.