ملاك تشخص در فلسفه‌ي ارسطو: صورت يا ماده؟

بحث در باب ملاك تشخص كه از بحث‌هاي مهم و غامض مابعدالطبيعي در تاريخ فلسفه بوده‌است به اين امر مربوط مي‌شود كه آن چيست كه حضورش موجب مي‌شود تا ما از فرد كلي به شخص و فرد جزيي برسيم. مفسران فلسفه ارسطو در اين باب كه از نظر وي ملاك تشخص موجودات به چيست، اختلاف نظر دارند. عمده مفسران صورت يا ماده را و برخي ماده مكيف يا صورت متحقق را ملاك تشخص از نظر ارسطو مي‌دانند. در اين مقاله ابتدا به بررسي تفاوت كاربرد مفاهيم تشخص، هوهويت و تكثر در متون ارسطو خواهيم پرداخت. اين سه مفهوم گرچه پيوند نزديكي با هم دارند اما عدم درك تفاوت بين آن‌ها، مفسران را در داوري در خصوص ملاك تشخص به اشتباه انداخته‌است. سپس يك به يك عباراتي از متون ارسطو كه مفسران مختلف در تاييد ادعاي خويش در خصوص ملاك تشخص در نظر ارسطو بدان‌ها متوسل مي‌شوند يا مي‌توانند متوسل شوند بررسي مي‌كنيم و نقاط ضعف ادعاهاي مختلف را نشان مي‌دهيم. در نهايت به اين پرسش خواهيم پرداخت كه آيا اساساً مسيله ملاك تشخص مسيله‌اي ارسطويي است يا خير.