مقايسه مباني فلسفي و آراي تربيتي فارابي با روسو

A Comparison of Philosophical Bases and Educational Opinions of Farabi and Rousseau

هدف اصلي اين پژوهش، بررسي تطبيقي مباني هستي شناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي و ارزش شناسي فلسفه تربيتي فارابي و روسو است. روش پژوهش توصيفي ـ تحليل اسنادي، و ابزار گردآوري اطلاعات فرم هاي فيش برداري بوده است. نتايج پژوهش نشان داد يكپارچگي هستي، امكان شناخت و درك حقيقت و معرفت از طريق حواس،آفرينش پاك انسان و برخورداري انسان از ارزش مهم در جهان، فضايل اخلاقي راه دست يابي به سعادت و استفاده از هنر و ذوق ابزاري براي كسب آرامش روحي از وجوه اشتراك به ترتيب در ابعاد هستي شناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي و ارزش شناسي دو فيلسوف است. از سوي ديگر، تقسيم بندي جهان به مراتب مختلف، تقسيم بندي مختلف از علوم و معرفت، درجه بندي نفس آدمي، روش تربيت منفي و اكتسابي و انتسابي بودن اخلاق آدمي از وجه افتراق به تربيت در ابعاد هستي شناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي و ارزش شناسي دو فيلسوف مي باشد.

The main goal of this research is the comparative examination of the bases of ontology, epistemology and anthropology. The research method has been descriptive- documentary analysis and the tool of gathering information has been note-taking. The results of the research revealed that the universe as a well-orderedwhole, the possibility of acquiring and understanding reality and knowledge through the senses, the purified creation of man andhumanbeinghaving a precious value in the world, moral virtues is the way to access fortune and applying art and taste is an instrument to obtain mental peace are the same aspects respectively in the dimensions of ontology, epistemology, anthropology and axiology of both philosophers. From the other side, categorizing the world into different stages, different grouping of science and knowledge, grading the human being, the negative training method and beinghuman moralityinherent or acquired are the differential aspects respectively in the dimensions of ontology, epistemology, anthropology and axiology of the two philosophers.