شماره ركورد :
785053
عنوان مقاله :
پژوهش ميان رشته اي در هنر با رويكرد هرمنوتيكي هيرش (مورد پژوهشي تحليل هنر نگارگري، نگاره يوسف و زليخا)
عنوان فرعي :
Hirsch`s Hermeneutical Approach in the Analysis of Painting (The case of Joseph and Zlykha Painting of Behzad)
پديد آورندگان :
رحماني، جبار نويسنده دكتري انسان شناسي، استاديار پژوهشكده مطالعات فرهنگي، اجتماعي Rahmani , Jabbar , ظفري ناييني، سپيده نويسنده كارشناس ارشد هنر اسلامي و مدرس دانشگاه پيام نور اصفهان Zafari, Sepideh
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 15
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
17
از صفحه :
47
تا صفحه :
63
كليدواژه :
ميان رشتگي , پژوهش هنر , نگارگري , هرمنوتيك , هيرش , يوسف و زليخا
چكيده فارسي :
هنر يكي از حوزه‌هاي پيچيده و مبهم فعاليت‌هاي بشري است، توليد امر هنري و شناخت علمي از آن دو مقوله متفاوت هستند، به همين سبب مطالعات هنر، مستلزم نگاهي ميان‌رشته‌اي است تا بتوان تخيل خلاق هنري را در قالب مولفه‌هاي عقل علمي بررسي كرد. پژوهش هنر به مثابه عرصه‌اي ميان‌رشته‌اي، مي‌تواند مبنايي براي ترجمان معناي هنري به زبان علوم ديگر باشد. فهم و بيان عقلاني معناي هنري، از مدخل هرمنوتيك گام مهمي براي توسعه اين فضاي ميان‌رشته‌اي پژوهش هنر است. هرمنوتيك اكنون به روشي براي تحليل مفهومي پديده‌ها تبديل شده است. يكي از متفكران هرمنوتيك مولف محور، اريك هيرش است او مخالف تكثر معنايي است و معناي مطلق اثر را در دست خالق آن مي‌داند، و با طرح تعاريف مشخص و تازه‌اي از معنا، دلالت، فهم و تاويل، داوري و نقد به همراه توصيف دقيق و موشكافانه اثر، روشي را در فهم بنيان نهاد. در اين مقاله با كنكاش در آرا و نظريات هيرش، وجوه اصلي نظريه وي و چگونگي استفاده از آن در تحليل هنر نگارگري بررسي مي‌شود و در نگاره «يوسف و زليخا» اثر كمال‌الدين بهزاد با اين رويكرد، ضمن طبقه‌بندي يافته‌هاي سايرين، با جستجو در قصد مولف نتايج تازه‌اي از فرهنگ و هنر دوره تيموري به دست مي‌آيد. از اين رويكرد ميان‌رشته‌اي مي‌توان براي تحليل ساير آثار هنري نيز استفاده كرد. هدف اين نوشتار ايجاد پيوندي ميان نظريه هرمنوتيكي و هنر به مثابه عرصه‌اي ميان‌رشته‌اي است كه هنرپژوهان بتوانند با تكيه بر تاويلي درست به تعبير و نقد آثار خلاقانه و جديد بپردازند و به كشف‌هاي تازه‌اي برسند.
چكيده لاتين :
Hermeneutics is a method for conceptual analysis of phenomena. Hirsch is one of the most famous hermeneutician. In his books, he argues that the author’s intention must be the ultimate determiner of meaning. He popularized the distinction between “meaning” (as intended by the author) and “significance” (as perceived by a reader or critic) and argued for the possibility of objective knowledge in the humanities and social sciences. In this paper by exploring the ideas of Hirsch, we try to present the main aspects of his hermeneutical theory and see if it can be applied in the analysis of painting. As a case, the painting “Joseph and Zlykha” of Kamal al-Din Behzad is analyzed by Hirsch’s approach. This case shows us that how this approach can be used to analyze other works of art, especially paintings. The purpose of this paper is to establish the art of hermeneutics to understand the intended meaning of authors.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 15 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت