عنوان مقاله :
نقد و بررسي كنايات هنجارگريخته در ديوان ابن فارض و كليات شمس مولوي
عنوان فرعي :
A Critical Analysis on Deviated Ironies in the Works of Ib-e- Farez and Mowlavi
پديد آورندگان :
صيادي نژاد، روح الله نويسنده استاديار زبان و ادبيات عربي دانشگاه كاشان Sayadi-nezhad, Rouhollah , طالبيان، منصوره نويسنده كارشناس ارشد زبان و ادبيات عربي دانشگاه كاشان Talebian, Mansoureh
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 0
كليدواژه :
ابن فارض , شعر , كنايه , هنجارگريزي , مولوي , linguistics , Poem , Ibn-e-Farez , Deviation , Irony , Mowlavi , زبان شناسي
چكيده فارسي :
هنجارگريزي يكي از وجوه رستاخيز واژگان بر مبناي زبانشناسي است كه با شكستن ساختار سطحي واژهها و نه ساختار عميق، باعث لذت ادبي مخاطب ميشود. در اين جستار نگارندگان به روش تحليلي كنايات هنجارگريخته را در ديوان ابنفارض و كليات مولوي نقد و بررسي ميكنند. پژوهش حاضر نشان مي دهد كه كنايه در سرودههاي اين دو شاعر، علاوه بر جنبه زيباشناختي و هنري، ابزار انتقال معاني مبهمي است كه به آساني تن به بيان صريح نميدهند. كنايه در ساخت مفرد در سرودههاي ابنفارض، بسامد فراواني دارد كه نشانه ايجاز، نوآوري و همچنين زبان فاخر و لطيف اوست. حال آنكه مولوي كنايه را درگونه تركيبات وصفي، اضافي و عطفي آورده است. از شيوههاي جالب توجه در اشعار ابنفارض و مولوي، تلفيق و به كارگيري آرايههاي ادبي با كنايه است كه اين روش موجب شده است جنبه هنري ابيات نمود بيشتري داشته باشد و بافت بلاغي و هنري آن ها مستحكمتر شود. گاه ابنفارض با انتخاب شگرد تزاحم كنايه سبب ديريابي معنا شده است كه از كاركردهاي مهم اين تكنيك بياني، برجستگي جنبه زيباييشناختي بيت است. از آنجا كه از ويژگيهاي بارز سرودههاي مولوي نزديك بودن به زبان عاميانه است، در اشعارش كنايه از نوع ايما بسامد گستردهاي دارد.
چكيده لاتين :
Linguistically, deviation is one of the words’ resurrection aspects that breaks the surface structure of words, not their deep structure, and makes the audience to experience a literary pleasure. This study is a descriptive analysis of deviated ironies in Ibn-e-Farez and Mowlavi’s divans. In addition to artistic and aesthetic aspects, as the study shows, ironies have been used in the works of these two poets to transfer ambiguous meanings which are hard to be expressed. While Mowlavi uses irony in possessive and attributive components, single form of irony has a high frequency in Ibn-e-Farez compositions that can be considered as a sign for brevity, innovation and his rich and delicate language. Ironic use of integrated literary industries which highlights the artistic aspects of poems is one of significant methods of both poets. Selecting irony interference as a technique, Ibn-e-Farez sometimes makes meanings abstruse which outstanding aesthetic aspect is one of its important functions. Popular language is one of Mowlavi’s poetry features, so brevity, as an irony, has a broad frequency in his poems.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان