بررسي اثربخشي آموزش‎هاي مدارس قرآن بر مهارت روخواني قرآن دانش‎آموزان مقطع ابتدايي (نمونه موردي: مدارس شهر بردسكن)

The investigation of the effectiveness of Quranic teachings on Quran reading skill in elementary schools: the case of Bardeskan elementary schools

آموزش قرآن در برنامه‌هاي نظام آموزشي همواره مورد نظر بوده است. در يكي از آخرين آنها، ايجاد مدارسي ويژه با نام مدارس قرآني در دستور كار قرار گرفت كه به صورت كلاس‌هاي فوق برنامه در برنامه آموزشي مدارس جاي گرفته است. در اين مقاله، با رويكرد تحقيقي طرح‌هاي آزمايشي كلاسيك به ارزيابي تاثيرات اين آموزش‌ها بر روخواني قرآن پرداخته شده است. براي اين منظور، شهر بردسكن به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد و دو گروه از دانش‌آموزان مقطع ابتدايي اين شهر به عنوان گروه آزمايش و گروه كنترل انتخاب شدند. از هر كدام از گروه‌ها، پيش و پس از برگزاري اين كلاس‌هاي آموزشي، آزموني در زمينه مهارت‌هاي قرآني، در بخش‌هاي مختلف، به عمل آمد؛ با اين تفاوت كه دانش‌آموزان گروه كنترل در اين كلاس‌ها شركت نكرده بودند. يافته‌ها نشان داد كه اين دوره‌هاي آموزشي تاثير مهمي بر مهارت روخواني دانش‌آموزان ابتدايي مي‌گذارد. از روش‌هاي آماري شامل ميانگين و انحراف استاندارد، نمودارهاي شبكه‌اي، آزمون‌هاي ناپارامتري و به‌ويژه تحليل كوواريانس در اين نتيجه‌گيري استفاده شد. بر‌همين‌اساس، مشخص شد كه بيشترين تاثير، از طريق آموزش‌هاي مربوط به لحن به‌دست آمده است. يافته‌ها همچنين تفاوتي را ميان دانش‌آموزان دختر و پسر از لحاظ ميزان تاثيرگذاري نشان ندادند و تفاوت‌هاي ديده شده، معنادار نبود. به اين ترتيب، مي‌توان گفت برگزاري اين دوره‌هاي آموزشي در بهبود روخواني قرآن مجيد در دانش‌آموزان ابتدايي تاثير مثبتي داشته و دست‌كم به برخي از اهداف خود دست يافته است.

This article, through classical experimental design research approach, investigates the effects of Quranic-elementary schools teachings, as extracurricular programs, on the Quranic reading skill of the students. To this aim, the city of Bardeskan was selected for the study and the sample was divided into two groups, namely treatment and control. Each of the groups were tested before and after the classes on reading skills. The only difference was that the control group did not take part in the classes. The findings revealed that these educational courses had paramount effect on the reading skill of the elementary students. According the statistics used in the study- mean, standard deviation, network charts, non-parametric tests and especially ANCOVA, it was revealed that accent has showed the most effect. The findings also revealed significant difference in terms of gender. Therefore, it can be claimed that Quranic teachings has had positive effects on the elementary students and at least has achieved some of its goals