عنوان مقاله :
نقد و بررسي مفاهيم اعتباري نزد علّامه طباطباييو چگونگي شكل گيري آنها
عنوان فرعي :
An Inquiry into Conventional (I‘tibāri) Concepts in Allama Tabatabaieʹʹs View and the Way They Are Formed
پديد آورندگان :
همايون، حُسني نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه مشا دانشگاه تربيت مدرس , , اكبريان، رضا نويسنده - ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 49
كليدواژه :
conventional concepts , reasoning , التعقّل , الحكم , العلّامه الطباطبايي , المعقولات الثانيه , المفاهيم الاعتباريه , حكم , معقولات ثاني , مفهوم الوجود , مفاهيم اعتباري , Allama Tabatabaie , مفهوم وجود , Assertion , Concept of existence , Secondary Intelligibles , تعقل
چكيده فارسي :
علّامه طباطبايي مي گويد مفاهيم تنها از طريق ماهيات در ذهن ايجاد مي شوند و بنابراين مفاهيم فلسفي نيز از ماهيات يا معقولات اولي به وجود مي آيند. وي در نظريه تعقل خود، ميان دو گروه از مفاهيم حقيقي و اعتباري تفاوت قايل مي شود. اين دو گروه از معقولات همان معقولات اولي و ثاني منطقي و فلسفي هستند كه البته علّامه طباطبايي با نگاهي ويژه به آنها مي پردازد و روش شكل گيري آنها را در ذهن بيان مي كند. او مفاهيم اعتباري را به سه دسته مختلف تقسيم مي كند: مفاهيم ذهنيه كه از ديگر مفاهيم ذهني ايجاد مي شوند؛ مفاهيم اعتباري كه از مقايسه نفس با افعال و قوايش در ذهن شكل مي گيرند و قسمي ديگر از مفاهيم اعتباري كه از مستقل لحاظ كردن حكم در قضايا به وجود مي آيند.
مفاهيم اعتباري كه از حكم در قضايا به وجود مي آيند، نسبت به دو قسم قبلي از اهميت بيشتري برخوردارند؛ چراكه شامل مفاهيم بنيادين فلسفه مثل وجود، عدم، وحدت، كثرت، قوه و فعل هستند. نقطه قوت اين نظريه روشن كردن نحوه ايجاد مفاهيم اعتباري و كيفيت حفظ مطابقت بين مفهوم ساخته شده توسط ذهن و مصداق حقيقي آن در خارج در مورد مفاهيمي است كه به رغم داشتن مصداق در خارج، در ذهن ساخته مي شوند. البته هرچند اقدام علّامه در توضيح چگونگي شكل گيري اين مفاهيم بديع و اساسي است، اين نظريه از چند منظر درخور نقد است كه مهم ترين آن خلط بين حكم در تصديق، و وجود رابط در قضاياست كه به منزله منشا مفهوم وجود معرفي شده است.
چكيده لاتين :
According to Allama Tabatabaie, concepts are created in the mind just through quiddities; thus, philosophical concepts are formed from quiddities or primary intelligibles. In his theory of reasoning, he distinguishes between two groups of concepts: factual concepts and conventional ones. These two groups of intelligibles are the same as primary and secondary logical and philosophical intelligibels, dealt with by Allama Tabatabaie with a special view, explaining the way they are formed in the mind. He divides the conventional concepts into three groups: a) mental concepts, created from other mental concepts, b) conventional concepts, formed through a comparison between the soul and its actions and faculties, and c) conventional concepts, created through independently positing the judgment in propositions.
Conventional concepts created from judgment in propositions are more important than the other two types, because they include basic philosophical concepts such as existence, non-existence, unity, plurality, potentiality and actuality. The strong point of this theory is clarifying the way conventional concepts are formed and the way the conformity between the concept created in the mind and its true instance in real world –regarding those concepts which are created in the mind while having external instances– is preserved. Although Allamaʹs attempt in explaining how those concepts are formed is a basic and creative one, his theory must be reviewed in some aspects; the most important among them are: mixing up the judgment in an affirmation and connective existence in propositions, introduced as the origin of the concept of existence.
چكيده عربي :
يقول العلّامه الطباطبايي: انّ المفاهيم لا تتكوّن في الذهن الّا عن طريق الماهيّات؛ لذا، فانّ المفاهيم الفلسفيّه ايضاً تتكوّن من الماهيّات او المعقولات الاولي. ويميّز العلّامه الطباطبايي في نظريته المسمّي بنظريه التعقّل بين مجموعتين من المفاهيم الحقيقيه والمفاهيم الاعتباريه، وهاتان المجموعتان هما المعقولات الاولي والثانيه الفلسفيه والمنطقيه، حيث يتطرّق العلّامه اليهما باهتمام خاصّ ويبيّن اسلوب تكوينهما في الذهن. ويقسّم المفاهيم الاعتباريه الي ثلاثه اقسام هي: المفاهيم الذهنيه التي تتكوّن من المفاهيم الذهنيّه الاخري، والمفاهيم الاعتباريه التي تتكوّن من مقارنه النفس بافعالها وقواها في الذهن، والقسم الآخر من الفاهيم الاعتباريه التي تتكوّن من لحاظ الحكم في القضايا مستقلّاً.
امّا القسم الاخير من المفاهيم الاعتباريه، فيحظي باهمّيّه اكثر مقارنه بالقسمين الآخرين، ذلك لانّه يشتمل علي مفاهيم الفلسفه الاساسيه كالوجود، والعدم، والوحده، والكثره، والقوه، والفعل. ويعدّ كشف هذا القسم عن كيفيّه تكوين المفاهيم الاعتباريه وعن كيفيه الحفاظ علي المطابقه بين المفهوم المكوَّن في الذهن ومصداقه الحقيقي في الخارج –بالنسبه الي المفاهيم التي تتكوّن في الذهن علي الرغم من وجود مصداقها في الخارج- نقطه القوّه في هذه النظريه. علي الرغم من انّ مبادره العلّامه الطباطبايي الي تفسير كيفيه تكوين هذه المفاهيم تعتبر مبادره بديعه واساسيه، تتعرّض هذه النظريه للنقد من عده جوانب اهمّها هو الخلط بين الحكم في التصديق ووجود الرابط في القضايا الذي اعتبر بمثابه منشا لمفهوم الوجود.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 49 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان