مفهوم خرد بر پايه‌ي دو رويكرد نظري متفاوت: يك همبستگي بنيادي

The Concepts of Wisdom Based on Two Different Theoretical Approaches: A Canonical Correlation

هدف: هدف پژوهش حاضر، كشف متغير زيربنايي دو مجموعه مولفه ي خرد با استفاده از دو رويكرد مبتني بر نظام دانش و ويژگي-هاي شخصيتي است. روش: در اين پژوهش، يك نمونه شامل 155 شهروند تهراني 18 سال به بالا (59 زن و 96 مرد) با روش چندمرحله‌اي انتخاب و دو مقياس خودسنجي خرد با مولفه‌هاي تجارب بحراني، تنظيم هيجان، مرور/تامل، شوخ طبعي، گشودگي و نيز عملكرد مرتبط با خرد را با مولفه‌هاي دانش واقعي غني، دانش راهكاري، بافت گرايي، نسبي گرايي ارزش ها و عدم قطعيت تكميل كردند. داده‌ها با روش همبستگي بنيادي تحليل شد. يافته ها: تحليل وجود يك متغير زيربنايي بين دو رويكرد را با 19 درصد واريانس مشترك نشان داد. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي پژوهش مويد برخي شباهت ها و تفاوت هاي دو رويكرد به مفهوم سازي خرد بود كه بر اساس وزني كه محققان به وجوه مختلف آن داده اند، مورد بحث و تفسير قرار گرفت.

Introduction: The current study investigated the underlying relationship between the concepts of wisdom in two different theoretical approaches. Method: Data were obtained from a sample of 155 Tehran citizens over the age of 18 who were randomly selected trough the multi-stage cluster sampling method. The study used two scales including the Self-Assessed Wisdom Scale (comprising critical experience, emotion regulation, reminiscence and reflectiveness, openness, humor) and Wisdom-Related Performance (comprising factual knowledge, procedural knowledge, life span contextualism, relativism of values and recognition and management of uncertainty). Results: Obtained data were analyzed using the canonical correlation demonstrating little variance between the two sets of variables of wisdom. Conclusion: Current findings indicated some similarities and differences between the two approaches to the concept of wisdom. However, part of such differences in approaches to wisdom appear to originate from the weigh given to each aspect of the concept by theorists and researchers.