مولفه هاي اثرگذار بر جريان سيره نگاري پيش از عصر تدوين

The influential aspects on Sireh Negari (the writings that depended on Life of the Holy Prophet Mohammad (ph)) before compilation Era

از دهه هاي آغازين قرن دوم بود كه سيره‌نگاري به جرياني منسجم و مدون تبديل شد و با كوششهاي محمد بن اسحاق به بار نشست. پيش از اين نيز سرچشمه هاي بحث در باب سيره پيامبر به جريان افتاده بود كه البته به صورت تك موضوعي و محدود بود. در واقع آنچه سيره نگاران شناخته شده قرن دوم به بعد بدان پرداختند، مبتني بر بنياني بود كه به صورت پراكنده و نامنظم پيش از آنها پي ريزي شده بود. اما فرآيند سيره نگاري در دوره شكل‌گيري-يعني پيش از عصر تدوين- جرياني آزاد نبود، بلكه مولفه هايي كلي بدان سمت و سو مي داد. اين مولفه ها را مي توان چنين برشمرد: تاثير حاكميت امويان، تاثير قصص و اسراييليات، تاثير علايق قبيله اي و خانداني عربها و نگاه گزينشي به سيره كه با توجه به فاصله رخدادها تا عصر نهايي تدوين مجال تاثير يافتند. در اين نوشتار اين مولفه ها مورد بررسي تفصيلي قرار مي گيرند و به ضرورت عنايت به بستر ظهور منابع اوليه، قبل از اتكاي به آنان توجه داده مي شود.

From first decades of second century (Hegira) Sireh Negari become a collected and cohesive process and with attempt of Mohammad Ebn Es’haq become completed. Before this also the roots of discussion about the life of Holy Prophet Mohammad was exist but it was limited and only on one subject. In fact the studies of the known researches (Sireh Negaran) in second century were based on a structure which before that were established incomplete and dispersed. Nevertheless, the process of Sireh Negari before reformation Era - means before compilation Era- was not a free process, perhaps these components give directions to it. These components are: the influence of Omavi sovereignty, the influence of tales and Esraeiliat, the influence of ethnical interests and Arab’s extended family and the selection view on the Sireh. These components had influence until final compilation Era. In this research these components would be discussed.