عنوان مقاله :
چگونگي اعتقاد ذهن به جهان خارجنقدي بر رويكرد تجربه گرايانه استيس
عنوان فرعي :
How Does Mind Believe in External World? A Critique of Walter Staceʹʹ Empiricist Approach
پديد آورندگان :
موسي زاده، عيسي نويسنده كارشناس ارشد فلسفه و حكمت اسلامي دانشگاه بين المللي قزوين , , مبيني، محمدعلي نويسنده پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 50
كليدواژه :
mindʹs logical development , Stace , الذهن المنفرد , رشد منطقي ذهن , النموّ المنطقي للذهن , استيس , المعتقدات البنيويه , individual mind , structural beliefs , كشف الاذهان الاخري , discovering other minds , ذهن منفرد
چكيده فارسي :
با توجه به اينكه هر ذهني در درجه اول و به طور مستقيم فقط با دنياي فردي خود روبه روست، ذهن بشر چگونه به اين باور رسيده است كه جهان خارجِ مستقل از آگاهي ما وجود دارد؟ والتر ترنس استيس براي پاسخ به اين پرسش مراحل رشد منطقي ذهن را با شروع از داده هاي تجربي بررسي مي كند و به اين نتيجه مي رسد كه باور به وجود جهان خارجِ مستقل از آگاهي اذهان، بايد ساختي ذهني و تعبيري از تمثلات حسي باشد كه اذهان مختلف براي رسيدن به دنيايي مشترك و ساده تر، با همكاري يكديگر دست به ابداع آن زده اند. در اين مقاله روشن خواهد شد كه وي اولاً مواردي از معرفت هاي مستقيم ذهن را (كه جزو نقاط شروع در رشد منطقي ذهن هستند) به وضوح ناديده مي گيرد؛ ثانيا در كل مسير به اصولي كه خود تعيين مي كند پايبند نيست؛ ثالثا به برخي از روش هاي استدلالي، مانند استدلال از راه بهترين تبيين، التفات نداشته است.
چكيده لاتين :
Considering the fact that any mind, in the first place and directly, contacts just with its individual world, how has human mind believed that there is an external world independent of our consciousness? To answer this question, Walter Stace investigates the stages of logical development of the mind, beginning with empirical data, and concludes that a belief in the existence of an independent external world must be a mental construct and an expression of sensory representations that various minds have cooperated to create in order to have a common and simpler world.
In the present article, it will be clarified that, first, Stace clearly ignores some instances of mindʹs direct knowledge (which are starting points in the logical development of the mind); secondly, he is not bound to the principles he himself has specified; and, thirdly, he pays no attention to some methods of argumentation such as reasoning through the best explanation.
چكيده عربي :
مع ملاحظه انّ كلّ ذهن يواجه في الدرجه الاولي ومباشرهً مع العالم الفردي له، فانّ ذهن الانسان كيف وصل الي هذا المعتَقَد بانّ هناك عالم خارج مستقلّ من وعينا؟ يدرس ولتر ترنس استيس مراحل النموّ المنطقي للذهن ابتدا ً من المعطيات التجريبيه للاجابه عن هذا السوال. وبالتالي يستنتج انّ الاعتقاد بوجود عالم خارجي مستقلّ عن وعي الاذهان بنيه ذهنيه وتعبير عن التمثلات الحسيّه التي ابدعتها الاذهان المختلفه من خلال التضامن والتعاون معاً للوصول الي عالم مشترك واكثر بساطه. ويسلّط الباحثان في هذه المقاله اوّلاً الضو علي انّ استيس يتجاهل بشكل واضح بعض المعارف الذهنيه المباشره – التي تعدّ نقطه انطلاق للنمو المنطقي للذهن الانساني؛ وثانياً انّه في مسار حركته لا يلتزم بمباديه التي تحدّدها نفسه؛ وثالثاً لا يهتمّ ببعض المناهج الاستدلاليه، كالاستدلال من خلال البيان الامثل.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 50 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان