كليدواژه :
عرفان , مولوي , مثنوي معنوي , خيال , حواس , حس مشترك , تخيل
چكيده فارسي :
تعريف لغوي و اصطلاحي خيال با مراجعه به فرهنگهاي ادبي،فلسفي و عرفاني و بيان اينكه خيال خزانه دار حس مشترك و حس مشترك نظم بخش همه ي حواس است و آنچه از صور و معاني در آن رسـم شود،خيال آنـرا حفـظ مي كند آشكار مي گردد؛ خيال،طيفي گسترده دارد،ظريف،ژرف،دورگرد،آسمان سير و عنصر اصلي شعر است. عرفا،آنرا هيولاي (صورت) همه ي عوالم و جوهر و اصل وجود ذاتي مي دانند كه كمال ظهور معبود در آن است. جهان خيال با وجود اينكه غير از عالم عقل شناخته مي شود ولي هم عقل و هم خيال از لايه هاي ذات و حقيقت آدمي بوده و همه ي آنچه از اين لايه ها ظاهر مي شود در آسمان گسترده و فراگير جان انسان آرميده است.عرفا نيز از خيال به عـنوان يكـي از مهمـترين قـواي بشـري بحـث نمـوده و به شـرح و تفصـيل آن پرداخته اند.مولوي نيز همچون ديگر عرفا از خيال در آثار خود بحث نموده كه در اين مقال به خيال در مثنوي او پرداخته ايم.از نظر فلاسفه اسلامي نيز چون ابن سينا،فارابي،سهرودي خيال داراي معاني متعددي است كه هريك به تبيين و شرح ديدگاه خود در آثار خويش دست زده اند و همچنين است از نظر فلاسفه غربي چون دكارت و افلاطون اما با تفاوت بسيار.