نقش سبك هاي تدريس معلمان بر ميزان بي انضباطي هاي دانش آموزان: تحليل مبتني بر شخص

مشكلات انضباطي دانش آموزان داراي عللي چندگانه هستند كه اثرات منفي خود را بر جنبه-هاي مختلف فرايندهاي ياددهي-يادگيري مي گذارند. اين پژوهش با هدف تعيين سبك­هاي تدريس معلمان در درجه اول و هم­چنين تعيين روابط بين نوع سبك تدريس با ميزان رخداد مشكلات انضباطي انجام گرفت. نمونه پژوهش 265 نفر از معلمان مقطع متوسطه شهر تبريز بودند كه به روش نمونه گيري خوشه­اي چند مرحله­اي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده­هاي پژوهش از يك مقياس محقق ساخته براي سنجش بدرفتاري­هاي دانش آموزان و از مقياس سبك تدريس مقتدرانه (ارتسوق، 2009) استفاده شد. با توجه به ماهيت چند متغيري سبك تدريس براي تشخيص نوع سبك كلاس داري معلمان از تحليل خوشه­اي به روش سلسله مراتبي استفاده شد. نتيجه اين تحليل منجر به كشف دو خوشه از معلمان شد: خوشه اول (معلمان مقتدر) مشتمل بر معلماني است كه نمرات بالايي در هر دو بعد محبت و كنترل داشتند (161N=) و معلمان خوشه دوم (معلمان سهل انگار) كه از ميانگين نمرات پائين­تري در هر دو بعد محبت و كنترل برخوردار بودند (94N=). ديگر نتايج تحقيق نشان داد كه بر طبق نظرات معلمان ميزان بي انضباطي­ها در كلاس­هاي معلمان مقتدر به طور معناداري كمتر از معلمان سهل گير است. در ادامه، يافته­ها در ارتباط با مباني نظري-تجربي موضوع بحث و تلويحات كاربردي-پژوهشي ارائه شده است.