عنوان مقاله :
بررسي رابطه هنر و دين از منظر سيدحسين نصر و سيدمرتضي آويني
عنوان فرعي :
The Relationship between Art and Religion in the Eyes of Seyyed Hossein Nasr and Seyyed Morteza Avini
پديد آورندگان :
اسماعيلي، رفيعالدين نويسنده دانشآموخته سطح 3 حوزه علميه قم و عضو گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه جامع امام حسين عليه السلام ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 26
كليدواژه :
Hossein Nasr , religion , الدين , Religious Art , الفنّ , حسين نصر , الفنّ الديني , دين , مرتضي آويني , هنر , هنر ديني , art , Morteza Avini
چكيده فارسي :
دين و هنر از آغاز تاريخ همراه و همعنان هم بودهاند. هنر را با محتواي فرامادي و هويت آسماني آن، نميتوان جداي از دين فرض نمود. به همين دليل، رابطه ميان آن دو همواره چالشبرانگيز بوده است. انديشمندان و متفكران مسلمان، تلاش زيادي براي بررسي ارتباط ميان اين دو انجام دادهاند. هدف از اين مقاله بررسي و مقايسه رابطه دين و هنر از منظر سيدحسين نصر و شهيد آويني ميباشد. اين مقاله تلاش دارد با بررسي مباني اين دو انديشمند، ديدگاههاي آنان را در اين موضوع بيان كند. سيدحسين نصر، با توجه به تعريفي كه از سنت و حكمت خالده دارد، تلاش كرده است منشا هنر اسلامي را مطابق با تعريف سنت، ريشه در آموزههاي وحياني بداند. بر همين اساس، به هنر قدسي اعتقاد دارد كه درون هنر سنتي است. شهيد آويني نيز با تاثيرپذيري از فرديد و هايدگر، مكتب انتقادي فرانكفورت و به طور جديتر نگاه حكمي و عرفاني امام خميني ره، رويكرد جديدي را در عرصه هنر در ايران پايهريزي ميكند.
چكيده لاتين :
Since the beginning of history religion and art have existed side by side. Art with its meta-material content and divine identity cannot be considered as separate from religion. For this reason the relationship between them has always been challenging. Muslim scientists and thinkers have made great efforts to investigate the relationship between them. The aim of this paper is to investigate and compare the relationship between religion and art in the light of Seyyed Hossein Nasr and Seyyed Morteza Avini’s views. This paper seeks to explain the views of these two thinkers by investigating the principles to which they adhere. Given his definition of Perennial Philosophy and Sunnah, Seyyed Hossein Nasr tends to consider the root of divine doctrines as the source of Islamic art, basing his view on the definition of Sunnah. Therefore, he supports the idea of divine art which is detected in traditional art. Impressed by Fardid, Heidegger, the critical school of Frankfurt and, deeply by Imam Khomeini’s philosophical and mystical view, Shahid Avini establishes a new approach in the field of the art in Iran.
چكيده عربي :
كان الدين والفنّ منذ باكوره التاريخ وعلي مرّ العصور متواكبين ومتلازمين مع بعضهما، ولا يمكن افتراض الفنّ بمضمونه الماورايي وهويته السماويه منفصلاً عن الدين، وعلي هذا الاساس فانّ العلاقه بينهما كانت متازّمهً باستمرارٍ، والعلما والمفكّرون المسلمون بدورهم بذلوا جهوداً حثيثهً لدراسه وتحليل العلاقه بينهما.
الهدف من تدوين هذه المقاله هو اجرا دراسهٍ مقارنهٍ بين الدين والفنّ من وجهه نظر السيّد حسين نصر والشهيد آويني، حيث قام الباحث بدراسه وتحليل المتبنّيات الفكريه لهذين المفكّرين وسلّط الضو علي آرايهما المطروحه حول موضوع البحث. حسب تعريف السيّد حسين نصر للسنّه والحكمه الخالده فانّ الفنّ الاسلامي يتطابق مع تعريف السنّه من حيث انبثاقه من تعاليم وحي السما ، وعلي هذا الاساس فهو يعتقد بالفنّ المقدّس الكامن في باطن الفنّ التقليدي، في حين انّ الشهيد آويني من خلال تاثّره بكلٍّ من فرديد وهايدجر ومدرسه فرانكفورت الانتقاديه، ولا سيّما عبر تاثّره بالرويه الحكيمه والعرفانيه للامام الخميني?، ارسي دعايم رويهً جديدهً علي صعيد الفنّ في ايران.
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 26 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان