عنوان مقاله :
تحليل اصالت صلح يا جنگ در سياست خارجي دولت اسلامي
عنوان فرعي :
The Principality of Peace or War in the Foreign Policy of Islamic State
پديد آورندگان :
شبان نيا، قاسم نويسنده حوزه علميه ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 14
كليدواژه :
اصل , الحرب , الدوله الاسلاميه , السلام , السياسه الخارجيه , جنگ , المبدا , العبوديه لله تبارك وتعالي , devotional service of God , صلح , سياست خارجي , foreign policy , عبوديت خداوند , Islamic State , peace , principle , war , دولت اسلامي
چكيده فارسي :
در خصوص سياست خارجي دولت اسلامي، هريك از نظرياتي كه اصالت را به صلح يا جنگ داده اند دچار ابهام ها و اشكال هاي جدي هستند. بدين روي، نوشتار حاضر كوشيده است تا با بهره گيري از منابع معتبر اسلامي، به ويژه آيات و روايات و نيز مدد گرفتن از كلام فقها و مفسران، پس از بررسي اجمالي ديدگاه هاي مذكور، اثبات كند كه هيچ يك از اين اصول نمي تواند راهگشاي دولت اسلامي براي تدوين سياست خارجي و تعيين محدوده ها و ضوابط حاكم بر سياست خارجي باشد. و چون اصالت جنگ يا صلح، اصالتي ذاتي و اولي نبوده و تابع قواعد و احكام ديگر است، ناگزير بايد اصل مبنايي حاكم بر جنگ و صلح را يافت. اين نوشتار درصدد اثبات اين ادعاست كه اصل تحقق عبوديت خداوند مي تواند مبنايي براي تعيين چارچوب ها و ضوابط دقيق سياست خارجي دولت اسلامي، از جمله تعيين ضوابط و محدوده هاي احكام و قواعد مربوط به جنگ و صلح باشد.
چكيده لاتين :
In the foreign policy of Islamic state, all the theories about the principality of peace or war have serious ambiguities and drawbacks. Therefore, referring to authentic Islamic sources, especially the Quranic verses and traditions, as well as the words of Muslim jurists and commentators and reviewing the mentioned perspectives, the paper proves that none of these principles can be of any help to the Islamic state to formulate the foreign policy and determine the rules and regulations governing the foreign policy. Since the principality of war or peace is not an inherent one, and should observe other rules and laws, we have to look for the basic principle which governs war and peace. This paper seeks to prove that the principle of devotional service of God can be the basis for setting the coherent frameworks and strict conditions of the foreign policy of Islamic State, including the terms and limits of the rules and regulations which govern war and peace.
چكيده عربي :
انّ كلتا النظريتين اللتين اعطتا الاصاله الي السلام او الحرب في السياسه الخارجيه للدوله الاسلاميه تكتنفهمـا الكثير من الغموضات والاشكاليات الاساسيه؛ لذا، فانّ المقاله التي بين يدي القاري الكريم تسعي الي دراسه هاتين النظرتين ومن ثمّ فانها تثبت عدم كفا تهما في مساعده الدوله الاسلاميه لتصميم السياسه الخارجيه وتحديد اطرها والقواعد السايده فيها؛ وكلّ ذلك من خلال الاعتماد علي المصادر الاسلاميه الاصيله ولا سيّما الآيات الشريفه للقرآن الحكيم والروايات والاحاديث واقوال الفقها والمفسرين. ولمّا لم تكن اصاله الحرب او السلام اصاله ذاتيه واوّليه، وانّما تتبع قواعد واحكاماً اخري، فانّ من الضروري العثور علي المبدا الاساسي السايد علي الحرب او السلام. بنا ً علي هذا، فانّ هذه المقاله تهدف الي اثبات هذا المدّعي وهو انّ اصل تحقّق العبوديه لله تبارك وتعالي يمكنه ان يكون مبداً لتحديد اطر السياسه الخارجيه للدوله الاسلاميه وقواعدها المضبوطه ومنها تحديد قواعد الحرب والسلام ونطاق الاحكام والمبادي المتعلّقه بهما.
عنوان نشريه :
معرفت سياسي
عنوان نشريه :
معرفت سياسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 14 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان