تاثير جيره و بسترهاي مختلف بر رشد و تكثير كرم خاكي (Eisenia fetida) به منظور استفاده در آبزي پروري

كرم خاكي يكي از غذاهاي زنده در صنعت آبزي پروري است كه در دهه هاي اخير توجه زيادي به آن شده است. با توجه به ارزش غذايي آن، با به كاربردن اين ماده غذايي امكان بهينه سازي روند رشد، ماندگاري و زودرس نمودن بلوغ در پيش مولدين آبزيان پرورشي وجود خواهد داشت. پژوهش حاضر به بررسي تاثير بسترهاي مختلف بر رشد و تكثير كرم خاكيEisenia) fetida) به منظور كاربرد در تغذيه آبزيان پرورشي پرداخته كه با هفت تيمار (سه تكرار در هر تيمار) در قالب طرح كاملاً تصادفي، در شرايط كنترل شده گلخانه و با استفاده از جعبه هاي چوبي طي 4 ماه طراحي و اجرا گرديد. تيمارهاي آزمايشي عبارت بودند از : 1)‌ 100%كود گاوي (شاهد)، 2)70%كودگاوي+ 30% خاك اره چوب، 3) 60%كودگاوي +30% خاك اره چوب +10% پودر يونجه، 4) 60% كودگاوي+ 30% خاك اره چوب +10% سبوس گندم، 5) 60% كودگاوي+30% خاك اره چوب + 10% سبوس برنج، 6) 60% كودگاوي+ 30% خاك اره چوب +10% خاك و 7) 65%كودگاوي + 30% خاك اره چوب + 5 % ماسه ريز. در پايان آزمايش، تعداد و وزن كرم هاي بالغ و نابالغ و تعداد پيله در هر جعبه دقيقاً شمارش و توزين گرديد. نتايج آزمايش نشان داد در تيمار(70% كود گاوي +30% خاك اره چوب) تعداد كرم بالغ، تعداد و وزن كل كرم ها افزايش معني داري يافت) 05/0(p < اما تعداد پيله ها تفاوت معني داري با گروه شاهد نداشت. بسترهاي حاوي پودر يونجه، سبوس گندم يا سبوس برنج اختلاف معني داري از نظر تعداد و وزن كل كرم نسبت به گروه شاهد نداشتند. تيمار حاوي خاك تاثير معني داري بر تعداد و وزن كل كرم و تعداد پيله ها نداشت، اگرچه تعداد كرم بالغ كاهش معني داري يافت)05/0(p < . تيمارحاوي ماسه موجب افزايش بيش از دو برابري تعداد كرم بالغ، تعداد و وزن كل كرم و همچنين تعداد پيله ها شد )05/0(p < . در اين آزمايش از ميان بسترهاي آزمايشي، دو تيمار (65%كودگاوي+ 30% خاك اره چوب + 5 % ماسه) و (70%كودگاوي +30% خاك اره چوب) به ترتيب مناسب ترين بسترها از نظر تعداد كل(بالغ و نابالغ)، وزن كل كرم و همچنين تعداد پيله كرم خاكي Eisenia fetida)) بودند و نسبت به بستر كودگاوي برتري نشان دادند.

The most important primary producers of rocky shores are macroalgae. The present study investigated the temporal–spatial changes, the percentage of coverage and the influence of abiotic factors on macroalgae on rocky shores of southern Caspian Sea. Ten sampling stations were selected in the natural and artificial rocky shores from Astara to Babolsar. Sampling lasted for one year and took place every 2 months from September 2013 to July 2014 using a 50×50 quadrate sampler. Epibenthic macroalgae consisted of 2 genus, Cladophora and Entromorpha, from green algae and one genus, Laurenica, from red algae. The average water temperature, salinity, pH, dissolved oxygen and water conductivity were 16.48 °C, 9.87ppt, 8.27, 9.89 mg/l and 16.52 m/s, respectively. According to the results, the maximum algal coverage was observed in September (70.50 %) and the minimum coverage was observed in January (21.50 %). Results of one-way ANOVA indicated that the mean of algal coverage in various months of the year were significantly different (P < 0.05). One-way ANOSIM ecosystem similarity test indicated that the coverage rates of the stations were homologous and similar. The results also showed that temperature has a significant effect on macroalgae coverage ratio on rocky shores in the southern Caspian Sea. * Corresponding