عنوان مقاله :
حضور حقيقت در هنر از منظر حكمت صدرايي
عنوان فرعي :
The Presence of Truth in Art from the Viewpoint of Mulla Sadra’s Philosophy
پديد آورندگان :
اميني، مهدي نويسنده دانشجوي دكتري حكمت هنر ديني دانشگاه اديان و مذاهب , , فايديي، اكبر نويسنده مربي گروه فلسفه و حكمت اسلامي دانشگاه شهيد مدني آذربايجان ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 51
كليدواژه :
العقل , Artifacts , عقل , خيال , صنايع , حقيقت , الحقيقه , الآثار الفنيّه , Sadr al-Muta’allehin , آثار هنري , Truth , الصناعات , imagination , Reason , الخيال , صدرالمتالهين , المعرفه , معرفت , صدرالمتالّهين , Knowledge
چكيده فارسي :
جستار پيش رو مدعي است هنر تنها محصول احساسات و اذواق خالق آن نيست، بلكه هنرمند در نسبتي كه با حقيقت مي يابد علاوه بر اينكه بارقه هايي از آن را وجدان مي كند، زمينه انكشاف آن را نيز در اثر هنري خود مهيا مي سازد و از اين رهگذر به هنر خويش وجهي از معرفت بخشيده، بدان اصالت مي دهد. با توجه به اين فرضيه كه في نفسه داراي اهميت است، چيستي حقيقت و نسبت و كيفيت حضور آن در هنر، مسيله اي بنيادين است كه مي توان پاسخ آن را در انديشه هاي حكمي يكي از شاخص ترين فلاسفه اسلام يعني صدرالمتالهين جست وجو كرد. ازاين رو اين پژوهش با توصيف مباني حقيقت و رقيقت، اتحاد عالم و معلوم، عقل عملي، و كاركرد خيال در «ترويح اجسام و تجسيم ارواح»، به تبيين نسبت و نقش اين مباني در چگونگي حضور حقيقت در تكوين صنايع و آثار هنري مي پردازد.
چكيده لاتين :
This article claims that the art is not just the product of the taste and feelings of its creator. Rather, the artist –in proportion to his relation to truth– finds some rays of truth, while preparing the ground for its discovery in his work, giving an aspect of knowledge to his art and making it genuine. Considering this hypothesis, which is of importance in itself, the nature of truth and the degree and the quality of its presence in art is a basic issue whose answer may be found in philosophical thoughts of one of the predominant Islamic philosophers called Mulla Sadra (Sadr al-Muta’allehin). Thus, this study describes the foundations of Haqiqat and Raqiqat, unity of the knower and the known, practical reason, and the function of imagination in “spiritualizing bodies and corporealizing spirits” to explain the relationship and the role of these foundations in the nature of the presence of truth in the formation of artistic works and artifacts.
چكيده عربي :
يدّعي الباحثان في المقاله التي بين يدي القاري الكريم انّ الفنّ لا ينتج عن احساس خالق الاثر الفنّي واذواقه فحسب، بل انّ الفنّان عندما يصل الي الحقيقه، اضافه الي انّه يجد بريقاً منها، يمهّد الارضيه لتتجلّي هذه الحقيقه في اثره الفنّي، وبذلك يضفي الاصاله علي آثاره ويعطيها مظهراً من مظاهر المعرفه. وفي ضو هذه الفرضيه التي تحظي باهميه في حدّ ذاته، فانّ ماهيه الحقيقه وعلاقتها بالفن وكيفيه حضورها فيه تعدّ اشكاليه اساسيه يمكن العثور علي اجابتها في الافكار الحكميّه لصدرالمتالّهين بوصفه احد ابرز الفلاسفه الاسلاميين. وعليه، فانّ الباحثان في هذه الدراسه يقومان ببيان علاقه المبادي ودورها في كيفيه حضور الحقيقه في ابداع الاثر الفنّي، وذلك من خلال وصف مبادي الحقيقه والرقيقه، واتّحاد العالم والمعلوم، والعقل العملي، و دور الخيال في "ترويح الاجسام وتجسيم الارواح".
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 51 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
