شماره ركورد :
852276
عنوان مقاله :
توجيه متعالي صدرايي از رويداد مرگ
عنوان فرعي :
The Justification of the Sadrian Transcendent Philosophy for Death Happening
پديد آورندگان :
ارشادي نيا، محمدرضا نويسنده دانشگاه تربيت مدرس سبزوار Ershadinia, M.R.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 18
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
33
تا صفحه :
50
كليدواژه :
غايت نفوس , فطري بودن مرگ , حكمت مرگ و زندگي , حيات و مرگ‌پژوهي
چكيده فارسي :
مقاله «نقدي بر نظريه كامل شدن نفس، علت جدايي از بدن» مندرج در مجله وزين «آموزه‌هاي فلسفه اسلامي» (سيدموسوي، 1393: ش15/99ـ 118)، حاوي مدّعياتي نامدلّل و نامبيّن در راستاي نقد نظريه صدرا در توجيه مرگ از ديدگاه حكمت الهي مي‌باشد. مهم‌ترين ايهامي كه سبب بروز شبهه مكرر بر نظر صدرا در مقاله مزبور انجام گرفته، خلط بين واژه «كمال» و «فعليت» است. مقاله توهم كرده است كه هر فعليتي عين سعادت و كمال به معناي ايجابي آن در نهايت درجه است، اما درباره برخي نفوس چون كمال مطلق به اين معنا موجود نيست، بايد نظريه صدرا وافي به توجيه رخداد مرگ نباشد و نظر رقيب يعني نظر رايج ظاهرگرايان، پزشكانِ طبيعت‌گرا و مادي‌گرايان را بايد برگزيد كه پيري و نابودي بدن را سبب انحصاري وقوع مرگ پنداشته‌اند! بنا بر اين نظر، اگر قابليت فسادپذيري از بدن سلب شود، بايد به عمر جاودانه دنيوي مطمين بود و هيچ عامل ماورايي باعث انتقال نفوس به جهان اخروي نخواهد شد! در تحكيم اين ايرادات، هيچ توجهي به غايتمندي نفوس و آخرت‌گرايي فطري انسان نشده و رويكرد مادي‌گرايانه به رويداد مرگ تقويت شده است. اين نگاشته قصد دارد برخي خلل‌هاي آن مقاله را گوشزد كند.
چكيده لاتين :
The essay “A Critique of the Theory of Perfection of the Soul, the Reason of Its Separation from the Body” published in the precious magazine “Islamic Philosophy Doctrines” of Razavi University of Mashhad (vol. 15, pp. 99-118)” is comprised of unproved, unreasonable and unclear claims in the way to criticize the Sadra’s view in the justification of death from the point of the view of the transcendent theosophy. In that mentioned paper, the most important ambiguity which causes the recurrent doubt (uncertainty) on Sadra’s view is the confusion between “perfection and actuality”. The article has suspected (imagined) that every actuality the same as “perfection and welfare” in its positive meaning is in the ultimate degree but it does not exist in this meaning for the other souls like absolute perfection, the Sadrian’s view must not be perfect (complete) to justify the death happening and its opponents’ view meaning the current view of the followers of Zahir, naturalist doctors and materialists should be chosen that they believe the senescence (the breakdown of the physical body) is the sole cause for death happening. According to this attitude, if the corruptive faculty of body is taken away we should be confident to the eternal worldly life and no metaphysic factors transmit the souls to the eternal life. To strengthen these problems (difficulties), it has not been paid attention to the teleology (purposiveness) of souls and innate otherworldly of man and materialistic approach to the death happening has been strengthened. This paper tries to clarify some of those problems. Keywords: The life and death studies, The philosophy of the death and life, The purpose of soul, The innate idea of death.
چكيده عربي :
مقاله «نقد علي نظريّه تكامل النفس، هي سبب انفكاك النفس عن البدن»، المطبوعه في مجلّه تعاليم الفلسفه الاسلاميّه العدد ال‍ 15، خريف وشتا 1393 (ص99ـ 118)، تتضمّن مدّعيات غير مدلّله وغير مبيّنه حول تفنيد نظريّه صدرا في تبرير الموت من وجهه نظر الحكمه الالهيّه. فانّ اهمّ الايهام الذي سبّب ايجاد شبهه مكرّره علي نظريّه صدرا في المقاله المذكوره، وهذا هو الخلط بين مصطلح الكمال والفعليّه. لقد توهمّت هذه المقاله كلّ فعليّه بمعناها الايجابيّ في غايه الدرجه، امّا حول بعض النفوس لانّها ليست بكمال المطلق بهذا المعني. لذلك وجهه نظر ملّا صدرا لا بدّ وان تكون غير وافيه في تبرير ظاهره الموت وعليه لا بدّ وان تختار نظريّه الرقيب اي نظريّه الظاهريّين، الاطبّا الطبيعيّين والمادّيّين. النظريّه التي ارتيت ان بلا البدن وهلاكه هو السبب المنحصر لوقوع الموت. علي هذه النظريّه لو سُلبت عن البدن قابليّه الفساد، لا بدّ علينا وان نطمينّ علي الحياه الخالده في هذه الدنيا ولا يكون ايّ عامل ما وراييّ سببًا لنقل النفوس الي الآخره. وفي تحكيم وتشييد هذه الايرادات لم يُلتفت اطلاقًا الي انّ للنفوس غايهً وشوق الانسان الفطريّ الي الآخره كما قُوّي الاتّجاه المادّيّ الي ظاهره الموت. هذا المكتوب يرمي الي الاشاره الي بعض خلل هذه المقاله. المفردات الرييسه: الحياه ودراسه الموت، حكمه الموت والحياه، غايه النفوس، كوت الموت فطريًّا.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت