بررسي همبستگي بين منابع استرس، استرس ادراك‌شده و سبك‌هاي مقابله‌اي در دانش‌آموزان دبيرستاني

An Investigation of the Correlation among Sources of Stress, Perceived Stress, and Coping styles in High School Students

زمینه و هدف: رویارویی با استرس از جمله مسائلی است كه با توجه به منبع استرس و میزان استرس ادراك‌شده فرد در دوره نوجوانی، اهمیت خاصی پیدا می‌كند. در این پژوهش همبستگی بین منابع استرس، استرس ادراك‌شده و سبك‌های مقابله‌ای در دانش‌آموزان مقطع دبیرستان بررسی گردید. روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی، از نوع همبستگی انجام شد. نمونه پژوهش شامل 575 دانش‌آموز دبیرستانی خانواده‌های كاركنان دانشگاه علوم پزشكی بوشهر در سال تحصیلی 1394-1393 بود كه با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس منابع استرس، مقیاس استرس ادراك‌شده و مقیاس سبك‌های مقابله تهران استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: در این مطالعه، 50% دانش‌آموزان دارای استرس ادراك‌شده بالاتر از نقطه برش بودند. منابع استرس دانش‌آموزان، استرس‌های مربوط به مدرسه و بلوغ بود. بین روش مقابله مسئله‌مدار با استرس ادراك‌شده، همبستگی مثبت و بین روش مقابله‌ای مسئله‌مدار با استرس مرتبط به مدرسه و بلوغ، همبستگی منفی و معكوس وجود داشت. بین روش مقابله‌ای هیجان‌محور مثبت با استرس ادراك‌شده، همبستگی مثبت و بین روش مقابله هیجان‌محور مثبت و استرس مربوط به مدرسه، بلوغ، خانواده و همسالان، همبستگی معنی‌داری وجود نداشت. بین روش مقابله‌ای هیجان‌محور منفی با استرس مربوط به مدرسه، بلوغ و همسالان، همبستگی مثبت بود. با توجه به نتایج این مطالعه، شدت همبستگی قابل‌توجه نیست و نمی‌توان با این مقدار همبستگی، رابطه قابل‌ملاحظه‌ای بین متغیرها یافت. لذا پیشنهاد می‌شود تحقیقات وسیع‌تری برای بررسی رابطه بین این متغیرها صورت گیرد.  

Background and Objectives: Coping with stress is an important issue, especially in regard to source of stress and perceived stress in adolescence period. In this research, the correlation among stress sources, perceived stress, and coping styles was investigated in high school students. Methods: The present research was a descriptive correlational study. The research sample consisted of 575 high school students from the families of personnel of Bushehr University of Medical Sciences in education year 2014-15 who were selected by multistage cluster sampling method. Stress source scale, perceived stress scale and Tehran coping styles scale, were used for data collection. The data were analyzed using statistical methods, including Pearson correlation coefficient and multivariate regression analysis. Results: In this study, 50% of students had perceived stress higher than cut-off point. Stress sources of students were related to school and maturity. There was a positive correlation between problem-oriented coping style and perceived stress, and there was a negative and inverse correlation between problem-oriented coping style and stress related to school and maturity. There was a positive correlation between positive emotion-oriented coping style and perceived stress, but there was a negative and inverse correlation between problem-oriented coping style and stress related to school and maturity. There was no significant correlation between emotion-oriented coping style and stress related to school, maturity, family, and peers. There was a positive correlation between negative emotion-oriented coping style and stress related to school, maturity, and peers. Conclusion: According to the findings of this study, the level of correlation was not significant and no significant relationship could be found between the variables with this level of correlation. Therefore, it is suggested that more extensive researches be conducted on the relationship between these variables.