پيامدهاي «نه» گفتن رستم به اسفنديار

داستان رستم واسفنديار رويارويي دو مرد نيرومند است كه بر سخن خويش مصّرند و هرگز حاضر به پذيرفتن سخن يكديگر نمي باشند. گشتاسپ براي وا گذاري مقام پادشاهي به اسفنديار گفته است در صورتي پادشاهي را به تو خواهم داد كه رستم را با دست بسته نزد من آوري. اسفنديار هم خيال مي كند به محض اين كه اين سخن را به رستم بگويد، او هم دستش را در زنجير خواهد گذاشت وبه نزد گشتاسب خواهد آمد در نتيجه اسفنديار به پادشاهي خواهد رسيد هنگامي كه اسفنديار پيام را به رستم مي رساند،رستم خشمگين شده، از پذيرفتن آن خود داري مي كند.اين است «نه» گفتن رستم كه تلخ وشيريني هايي را به همراه ودر نهايت به كشمكش ها و زد وخورد هايي منجر،كه نابودي هر دوخاندان را پيامد دارد.اين مقاله به روش كتابخانه اي وتحليل محتوي مورد برسي قرار گرفته است.