آسيب شناسي اجراي برنامه هاي سند تحول بر اساس مباني مديريت تحول سازماني

آموزش و پرورش، سرمايه نسل امروز و آينده ما است. سرمايه اي كه نمي توان قيمتي برآن نهاد و همان چيزي است كه بشر را از تاريكي و جهل به عصر روشنايي سوق داده است. آموزش با توانمند ساختن افراد، دانش مورد نياز پويايي در جامعه را فراهم مي كند. عدم اطمينان يكي از وجوه بارز جامعه عصر حاضر بوده و احتمالاً باقي خواهد ماند. در چنين شرايطي مراكز آموزشي به عنوان حساس ترين سازمان هاي هر جامعه، بايد پاسخگوي تغييرات و تحولات محيطي باشند. در پي پاسخ گويي سازمان هاي آموزشي نسبت به تغييرات محيطي در جهان دايماً متغير امروز، خود نيز نيازمند اصلاحات، تغييرات، و شايد هم تحولات باشد. خوشبختانه با درك ضرورت و اهميت موضوع توسط مسئولان ارشد نظام آموزش و پرورش كشور، سند تحول بنيادين و برنامه راهبردي و دراز مدت براي تحول همه جانبه و پايدار در آموزش و پرورش كشور تدوين و براي اجرا به آموزش و پرورش ابلاغ شده است. سند تحول با 23 هدف كلان و 131 راهكار ناظر به شش زير نظام: رهبري و مديريت، برنامه درسي و آموزشي، ارتقاي منابع انساني، فضا و تجهيزات، منابع مالي و پژوهش و ارزشيابي است. اين مقاله با تمركز بر زير نظام رهبري و مديريت، در صدد است بر اساس مباني مديريت تحول سازماني، مدل تغيير مدل تغيير برنامه ريزي شده بورك ليتوين را معرفي، ضمن پرداختن به «تغيير تدريجي» و « تغيير تحولي» ، متغيرهاي دخيل در ايجاد اين تغييرات را مشخص نموده و براساس اين مدل به آسيب شناسي اجراي برنامه هاي سند تحول بپردازد. اميد است تمركز بر اين مجموعه امكان اجراي برنامه هاي سند تحول را تسريع و تسهيل نمايد.