بررسي رابطه سرمايه فرهنگي و ناهنجاري‌هاي ترافيكي در بين رانندگان

A Study of Relationship between Cultural Capital and Traffic Anomaly among Drivers

سرمايه فرهنگي، پيوند نزديكي با ناهنجاري‌هاي ترافيكي رانندگان دارد؛ اما اين رابطه كمتر مورد بررسي قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر اين است كه اين رابطه را مورد واكاوي قرار دهد. روش به‌كاررفته در اين پژوهش، روش پيمايشي است. جامعه آماري تحقيق، رانندگان شهر ياسوج هستند كه 380 نفر از آنان به‌عنوان اندازه نمونه، تعيين و با استفاده از نمونه‌گيري تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. ابزار تحقيق جهت سنجش ناهنجاري‌هاي ترافيكي رانندگان، پرسش‌نامه رفتار رانندگي منچستر (1990) است و ابزار تحقيق جهت سنجش سرمايه فرهنگي، پرسش‌نامه پژوهش‌گرساخته است كه با تاكيد بر سرمايه فرهنگي عيني، طراحي شده است. اين پرسش‌نامه با استفاده از اعتبار سازه به‌روش تحليل عاملي، تعيين اعتبار شده و با استفاده از همساني دروني به روش كودر-ريچاردسون تعيين پايايي شده است. براساس يافته‌هاي تحقيق، رابطه منفي و معناداري بين سرمايه فرهنگي و ناهنجاري‌هاي ترافيكي رانندگان وجود دارد و طي آن با افزايش سرمايه فرهنگي از ميزان ناهنجاري‌هاي ترافيكي كاسته مي‌شود. با اين تفاصيل، نتيجه‌گيري اساسي پژوهش حاضر اين است كه با ارتقاي سرمايه فرهنگي رانندگان، مي‌توان ناهنجارهاي ترافيكي رانندگان را تسكين بخشيد.

There is a close relationship between cultural capital and driving behavior but this issue has been hardly ever investigated. The main purpose of this research is to investigate the relationship between cultural capital and traffic anomaly of drivers in Yasouj. To do this, a survey-based research was conducted. The population of interest is all drivers in Yasoujin which380 cases were selected using random multi-stage sampling method. Research instrument for traffic anomaly is Manchester’s (1990) driving behavior and the instrument for measuring cultural capital is a researcher- made questionnaire that its validity was measured using factor analysis and its reliability was calculated by means of Cronbach’s alpha coefficient. The research findings show that there is a negative relationship between cultural capital and traffic anomaly among drivers. The conclusion of the present study is that; with increasing driver’s cultural capital can reduce traffic anomaly among the drivers in Iran.