بازنمايي هويت ملي ايران در طراحي گرافيك با تاكيد بر عصر جهاني‌شدن

Representation of the National Identity of Iran in Graphic Design in the Age of Globalization

ارتباطات روزافزون و در هم‌تنيدگي رو به رشد جوامع‌، بر عدم انزواي آن‌ها و تعامل با يكديگر در بستر جهاني صحه گذاشته و منجر به اثرپذيري جوامع و ملل جهان از فرآيند جهاني‌شدن شده است. اثرپذيري دوگانه‌ي تقابلي يا تعاملي از فرايند جهاني‌شدن، با توجه به رويكرد بازتاب در جامعه‌شناسي هنر، در متون هنري نيز بازنمايي مي‌شود. طراحي گرافيك كه به واسطه‌ي ماهيت كاربردي خود در تعامل و ارتباط با زندگي روزمره‌ي انسان‌هاست‌، بخش عظيمي از فرهنگ ديداري را شكل مي‌دهد توجه به قابليت تغيير فرهنگ عمومي به واسطه‌ي تغيير فرهنگ ديداري در دراز مدت‌، بر اهميت پرداختن به واكاوي جهت‌گيري اين عرصه در چالش موجود ميان هويت ملي و فرهنگ جهاني صحه مي‌گذارد. در اين راستا‌، پژوهش حاضر كه كوششي به منظور آشكار ساختن سوي توجه طراحي گرافيك ايران در چالش ميان بازنمايي هويت ملي و يا فرهنگ همگون جهاني است‌، به مهم‌ترين رويداد اين عرصه ـ دوسالانه‌هاي گرافيك ـ نظر داشته است و جامعه‌ي آماري خود را آثار بخش پوستر دوسالانه‌هاي دهه‌ي اخير انتخاب كرده است و با روش تحليل كيفي متن‌ و به كمك تكنيك نشانه‌شناسي لايه‌اي به تحليل متون (شامل316 اثر) پرداخته و به اين نتيجه نايل آمده كه طراحي گرافيك ايران بر بازنمايي مولفه‌هاي هويت ملي در مقابل آنچه تنها دلالتگر فرهنگ جهاني است، تفوق يافته است.

Communication and integration as increasing among various societies urges the need for more interaction in the world which, finally, results in ʹʹglobalizationʹʹ. Scholars in the field believe that the process of globalization includes cultural convergence and assimilation from one hand, and a sort of divergence and variety on the other hand. Therefore, the challenge existing among the local culture, national identity and the global culture is a subject to further thought which, as a result of reflection approach, manifests itself in the art work. Due to its applied nature and due to its relation to the daily life, graphic designing is a major part of the visual culture. Cultural change, emerging from a long term shift in the visual change, reflects the need for the analysis in the challenge between the national identity and the global culture. This study is an attempt to reveal the place of the Iranian Graphic in the challenge between the national identity and the global culture focusing on the most influencing event, namely, Iranʹs biennial graphic. The statistical society is the biennial posters of the past ten years (2000-2010) studied through content qualitative analysis method using the reflection approach and the layered semiology technique. The result shows that Iranian Graphic design reflects the national identity more than the global culture