گزارشي از موارد بيماري تب خونريزي دهنده كريمه كنگو در شهرستان زابل

Report of Crimean Congo Haemorrhagic Fever in Zabol District

چكيده: مقدمه:شهرستان زابل واقع در استان سيستان و بلوچستان بيشترين ميزان بروز بيماري تب خونريزي دهنده كريمه كنگو در ايران رادارد. مطالعه حاضر با هدف بررسي و گزارشي از موارد بيماري تب خونريزي دهنده كريمه كنگو در اين منطقه انجام گرفت. روش پژوهش:اين مطالعه شامل بررسي و تحليل پرونده 99 بيماري بود كه در بيمارستانهاي شهرستان زابل از ابتداي سال 88 تا پايان سال 92(5سال) بستري شده بودند. اطلاعات مورد نياز از پرونده هاي بيماران استخراج گرديد. براي توصيف داده ها از توزيع فراواني، شاخص هاي مركزي و پراكندگي و براي تحليل داده ها از آزمون هاي من -ويتني و كاي اسكوير استفاده شد. يافته ها:بيشترين وقوع بيماري در گروه سني 15 تا 45 سال (7/69 درصد) بود. سه گروه شغلي زنان خانه دار (2/21 درصد)، دامداران ( 2/17درصد) و كارگران ( 2/15 درصد) داراي بيشترين فراواني بودند. حدود 40 درصد از موارد بيماري در شهر و بقيه موارد آن در منطقه روستايي اتفاق افتاده بود. بين گروه سني و سرانجام بيماري ارتباط معناداري مشاهده شد (05/0P < ). علاوه بر اين مدت زمان بين بروز اولين علايم تا تشخيص، در بيماراني كه بهبود يافته اند كمتر از افراد فوت شده بوده (5 در مقابل 7 روز) هرچند اين تفاوت از لحاظ آماري معنادار نبود. نتيجه گيري:با توجه به وقوع بيماري در همه گروههاي سني و جنسي، يك برنامه آموزشي جامع براي آموزش همه مردم در زمينه علايم بيماري، راههاي انتقال و پيشگيري، همراه با تقويت سيستم مراقبت بهداشتي به خصوص در مراكز شهري بايد به عنوان يك اولويت هاي بهداشتي در منطقه در نظر گرفته شود..

Abstract Background:Zabol district has the highest occurence of Crimean-Congo hemorrhagic fever virus (CCHF) in Iran. Therefore, this study aimed to identify Report of CCHF in this district. Patients and Methods:The present study included a total of 99 patients who were admitted in Zabol hospitals area during a period of 5 years. The required information extracted from the profiles of patients. Data described using frequency distribution and central and dispersion indicators. Man - Whitney and chi-square tests were used to analyze data Results:The highest proportion of disease occurred in the age group of 15 to 45 years (69.7%). In terms of the occupation, housewives (21.2%), cattle breeders (17.2%) and labors (15.2%) were ranked as the three job groups with the highest frequency. Approximately, 40% of cases occurred in urban and remaining in rural areas. There was a significant relationship between the age group and disease outcome (P < 0.05). Moreover, the study showed a non-significantly difference in time period between onset and diagnosis of the disease among cured and died patients (5 versus 7 days). Conclusions:according to diseases occurence in all age groups and sexes, a comprehensive educational program to educate all people regarding symptoms, transmission and prevention routes, along with enhancing health surveillance system especially in urban centers should be considered as health priorities in the region.