جامعه‌شناسي سياسي و فرقه گرايي در لبنان

A Political Sociology of Sectarianism in Lebanon

لبنان كشوري است واقع در خاورميانه كه علي‌رغم مساحت كم از جايگاه ژيوپليتيك خاصي برخوردار است. ساختار سياسي-اجتماعي لبنان در مقايسه با ساير كشورهاي عربي خاورميانه، بسيار متفاوت است. ساختار اجتماعي لبنان واجد ويژگي‌هاي منحصر به فردي است كه آن را از ساير جوامع متمايز مي‌سازد. نظام دموكراسي خاص اين كشور از بارزترين ويژگي‌هاي متمايز كننده آن از ساير كشورهاي عربي به حساب مي‌آيد. اين نظام دموكراسي اشتراكي است و در خصوص جوامعي كه داراي تقسيمات قومي و ديني عميق هستند و در آنها دموكرسي اكثريتي قابل اعمال نيست، به كار مي‌رود. سيوال اصلي اين مقاله اين است كه چرا و چگونه دموكراسي اشتراكي در لبنان مي‌تواند صلح و ثبات را در اين كشور به‌وجود آورد؟ پاسخ به اين سيوال در قالب اين فرضيه است كه دموكراسي اشتراكي مبتني‌بر تقسيم قدرت در لبنان با توجه به حمايت يك قدرت خارجي از آن باعث مي‌شود تا گروه‌هاي درگير نفع خود را در مصالحه و همكاري جست‌وجو كنند و نه درگيري.

Lebanon is a country located in the Middle East. This country, despite its small size, is of great geopolitical significance. The political and social structure of Lebanon compared to other Arab countries in the Middle East is very different. Lebanonʹs social structure has unique features that distinguish it from other societies. Its democratic system is considered a defining feature which makes it different from other Arab countries. It is a consociational democracy which is applicable to the societies with deep ethnic and religious divisions. In these kinds of societies, majority democracy is not considered a feasible system. The main question posed by this article is that why and how consociational democracy could provide peace and stability in this country? The answer to this question is advanced in the framework of the hypothesis that consociational democracy based on the distribution of power in Lebanon, and supported by a foreign power, paves the way for involved groups to look for their interests in compromise and cooperation and not in conflict.