ارزيابي و تحليل ميزان سازگاري كاربري اراضي با مجموعه آثار زنديه

Evaluation and Analysis of Land Use Compatible with the Zandieh historic collection

بافت‌هاي تاريخي و فرهنگي شهرها، آثار گران بهايي از فرهنگ، دانش معماري و شهرسازي بومي به‌شمار مي‌روند و جزيي از هويت اجتماعي هر قوم و كشور محسوب مي‌شوند. شهرهاي تاريخي ـ فرهنگي فرصت‌هاي بسياري براي گردشگران براساس منابع موروثي و باستاني دارند. به‌همين جهت مهم‌ترين كانون‌هاي جذب گردشگران به‌شمار مي‌روند. كلان‌شهر شيراز سابقه فرهنگي ـ تاريخي غني داشته و مناظر و چشم‌اندازهاي تاريخي آن، پتانسيل بالايي براي جذب گردشگران داخلي و خارجي دارد. عدم تناسب كاربري اراضي اطراف مجموعه زنديه، به‌عنوان آثاري كه شهرت جهاني دارند، از جمله عواملي است كه موجب‌شده اين شهر نتواند از صنعت گردشگري به‌عنوان منبع درآمد استفاده كند. به‌نظر مي‌رسد عمده‌ترين علت به‌وجودآمدن اين ناسازگاري، مكان‌يابي مجموعه‌اي از كاربري‌هاي ناسازگار در شعاع چندمتري مجموعه زنديه است. اين تحقيق، با هدف ارزيابي تناسب كاربري‌هاي بافت قديم شيراز با تاكيد بر مجموعه زنديه، انجام گرفت كه با توجه به ماهيت پژوهش از روش توصيفي ـ تحليلي استفاده كرده‌است. نتايج به‌دست‌آمده، حاكي از آن است كه كاربري اراضي اين آثار از تناسب مطلوبي ندارد كه براي رفع اين مشكل، مي‌توان از سيستم اطلاعات جغرافيايي كمك گرفت و شرايط مناسبي را جهت تجزيه و تحليل وضع فعلي كاربري‌هاي اطراف مجموعه زنديه فراهم نمود.

Historical and cultural contexts of cities are great monuments of culture and indigenous architecture and urban planning and are considered as part of the social identity of each nation. Historical and cultural cities containing ancient and hereditary resources have many opportunities for tourists; therefore, they are the main centers of attracting tourists. Shiraz metropolitan with rich cultural and historical backgrounds and historical landscapes has high potential to attract domestic and foreign tourists. However, this city has not been able to utilize this industry as a source of income. Various factors are involved in this issue, such as disproportion of land uses around Zandieh’s collection as monuments of global fame. The main reason causing this incompatibility appears to be the locating of a series of incompatible land uses within the radius of Zandieh’s collection so that in this way they can use the population concentration in this part of the city for the optimum performance of these uses, resulting in neglecting the incompatibility of these land uses with Zandieh’s collection. This study aimed to assess the appropriateness of land uses in the old contexts of Shiraz with an emphasis on Zandieh’s collection, employing a descriptive analytical method. Results indicated that the land uses around these monuments do not have good appropriateness, and with the help of GIS, suitable condition can be provided for analyzing the current situation of land uses around Zandieh’s collection.