عوامل مؤثر بر عوارض بارداري،پس از زايمان و دوران نوزادي در مناطق روستايي استان كردستان

Factors affecting pregnancy, postpartum and neonatal complications in rural areas of Kurdistan Province, Iran

زمینه و هدف: مراقبت­های دوران بارداری و نوزادی فرصتی برای مشاوره و كاهش عوارض مرتبط با بارداری و نوزادی را فراهم می­كند، انتظار می رود بكارگیری مجموعه مراقبت­های مادران باردار و نوزادان، منجر به بهبود این شاخص ها در این مراكز گردد. روش مطالعه: این مطالعه مطالعه‌ای مقطعی است، نمونه پژوهش 668 مادر و كودك 2 ماهه، ابزارگردآوری داده­ها پرسشنامه وروش گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه ساختار یافته بود. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد 9/35% از مادران حداقل یكی از عوارض بارداری، 1/5% حداقل یكی از عوارض پس از زایمان و 21% حداقل یكی از عوارض نوزادی را گزارش كرده اند. مدل لجستیك رگرسیون نشان داد كه شانس گزارش حداقل یكی از عوارض بارداری در افرادی كه سابقه بیماری طبی یا مامایی پرخطرداشته اند، بیش از دو برابر شده، در افرادی كه استمرار مراقبت در دوران بارداری داشتند، 63% كاهش، در افرادی كه مراقبت­های دوران بارداری را بطور كامل دریافت كرده­اند، 40% كاهش و به ازاء هر واحد افزایش در سن، 05/0% افزایش یافته است. شانس گزارش حداقل یكی از عوارض پس از زایمان به ازاء هر واحد افزایش در تراكم بهورز.70% افزایش یافته است. شانس گزارش حداقل یكی از عوارض نوزادی در افرادی كه مراقبت­های دوران نوزادی را بطوركامل دریافت كرده، 48% كاهش و به ازاء هر واحد افزایش در تراكم بهورز، 50% افزایش یافته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه اهمیت نیروی انسانی بهورز در شناسایی عوارض پس از زایمان و نوزادی  و اهمیت استمرار مراقبت­های دوران بارداری و كیفیت مناسب خدمات دوران بارداری به منظور شناسایی زنان و نوزادان در معرض خطر و جلوگیری ازعوارض ناخوش بارداری و نوزادی را نشان داد.

Background and Aim: Prenatal and neonatal care provides an opportunity for counseling, resulting in reduction of pregnancy-related and neonatal complications. It is expected that such care would result in promoting the health status of these vulnerable groups and improving the relevant indicators. Materials and Methods: This was a cross-sectional survey including 668 mothers and 2-month-old children. Data were collected using questionnaires and structured interviews. Results: On the whole, 35.9%, 21.0% and 5.1% of the mothers reported, at least, one pregnancy, one complication, and one neonatal complication, respectively. Results of the logistic regression model showed that the odds ratio of reporting at least one of the pregnancy complications increased by more than double in women who had a medical history or a high-risk pregnancy, increase decreased by 63% in those who had continuous care during pregnancy, decreased by 40% in those who had received thorough prenatal care, and increased by 0.05% for every unit increase in age. The odds ratio of reporting at least one postpartum complication increased by 70% per unit of in the density of health workers. Moreover, the odds ratio of reporting at least one neonatal complication decreased by 48% in women who had received full neonatal care and by 50% per every unit of increase in the density of health workers. Conclusion: The findings of this study show the important role of behvarzes (community health workers) in detecting postpartum and neonatal complications, as well as the importance of antenatal care and quality of antenatal care as regards detecting at-risk women and neonates and prevention of pregnancy and antenatal complications.