الگوي «تنظيم رغبت براساس زهد اسلامي» و مقايسه آن با «درمان شناختي رفتاري» در كاهش اضطراب

Introduction of a Pattern for Adjusting the Interest Based on the Islamic Piety and Making Comparisons between the Pattern and the Cognitive-Behavioral Therapy in Reducing the Anxiety

هدف اين پژوهش عبارت بود از معرفي الگوي تنظيم رغبت در اسلام (مبتني بر مفهوم زهد) به عنوان يك الگوي شناختي هيجاني براي كاهش اضطراب و مقايسه آن با درمان شناختي رفتاري مراجعان بود؛ اين الگو، رغبت به دنيا را تابعي از رغبت به آخرت وزندگي دنيا را مقدمه زندگي آخرت و رغبت مستقل به‌دنيارا آسيب مي‌داند. اين الگو با روش اجتهادي از متون اسلامي استخراج و در قالب يك برنامه درماني براي مداخله باليني طراحي شد. از بين مراجعان به مركز درماني بود، افرادي كه در مصاحبه باليني (DSM5)، تشخيص اضطراب تعميم‌يافته گرفتند، انتخاب شدند؛ براي پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري از پرسشنامه اضطراب كتل استفاده شد. مراجعان، به سه گروه تقسيم شدند؛ دو گروه، برنامه درماني خود را در طي هشت هفته دريافت كردند و با گروه كنترل مقايسه شدند. مقايسه سه گروه درماني توسط مدل آماري كواريانس و اندازه هاي مكرر انجام شد. يافته ها نشان داد كه هر دو روش درمان در كاهش اضطراب تاثير داشتند ولي تاثير روش درماني تنظيم رغبت براساس مفهوم زهد به‌طور معناداري بيش از تاثير گروه شناختي رفتاري بود.