عنوان مقاله :
تحليلي معرفتي از بساطت و غيريت وجود
پديد آورندگان :
نوري يالقوزآغاجي، ميلاد نويسنده , , عالمي، روح اله نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394
كليدواژه :
ديگري , هستي , معرفت , بساطت , غيريت , من
چكيده فارسي :
وجود در فلسفه كانت به مفهومي مقولي بدل مي شود كه با انكار عينيت وجود به مثابه كمال، در يك چرخش ذهن گرايانه جدايي ذهن و عين را نتيجه مي دهد. اما خارجيت وجود مبنايي است كه نمي توان به آساني از آن عبور كرد؛ هرچند با مشكل بساطت و غيريت، و تاريخي و فراتاريخي بودن مواجه است. مسئله اين است كه چگونه بايد از تنگناي اين تعارضات عبور كرد. با فرض قاعده فرعيه، مي توان ضمن نقد سفسطه، به اثبات وجود به مثابه امر مشترك ميان عين و ذهن راه يافت. حقيقت هستي بسيط است و در بساطت اش سيطره مطلق بر هر كثرتي دارد و از همين رو به مثابه كل، تمام كثرات را در خود دارد و بدون استثنا براي همه هست. به اين ترتيب، بر اساس تشكيك وجود، غيريت هستي را بايد ناشي از حدود بساطت آن دانست. هرآنچه بهره مند از هستي است با هستي بسيط مواجه است، مواجهه اي كه تكين و خاص است. هستي حقيقت بسيطي است كه در مقام تحقق در ديگري حضور يافته و بساطت آن غيبت تلقي مي شود، حال آنكه غيريت، چيزي جز تعين بساطتِ «هستي» نيست.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان