آيا واقعاً بخشش(دادن) بهتر از گرفتن است؟

اين گفته مشهور كه «دادن بهتر از گرفتن است» چنان رايج و گسترده است كه اغلب درست بودن آن را مفروض مي گيرند. اما آيا اين فرمان اخلاقي در برابر تحليل فلسفي دقيق تاب مي آورد؟ مفاهيم مربوطه («دادن»، «گرفتن»، و «بهتر») چنان تفسيرهاي متنوعي دارند كه در يك مقاله نمي توان به همه آنها پرداخت. به جاي اين كار، در مقاله حاضر تفسيرهاي مختلف از تمايز بين دادن و گرفتن را طبقه بندي خواهيم كرد، سپس به صورت عمقي يكي از گزينه ها را، بر مبناي تمايزي محوري بين دادن و گرفتنِ فعالانه ومنفعلانه، بررسي خواهيم كرد. من از اين مدعاي مجادله انگيز دفاع خواهم كرد كه دست كم يك معناي مهم وجود دارد (در واقع مهم ترين معنا، با توجه به اهداف اخلاقي) كه در آن دادن بهتر از گرفتن نيست، بلكه بدين معنا دقيقاً برعكس آن درست است. در واقع، بقاي نوع بشر وابسته به ميل ما به گرفتن است.