پديد آورندگان :
صانعي، طاهره نويسنده دانشكده دندانپزشكي,بخش ترميمي, دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه,كرمانشاه,ايران , , اسماعيلزاده، احمد نويسنده دانشكده تغذيه و علوم غذايي, گروه تغذيه جامعه, دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان,ايران Essmaiel zadeh, A , حسنزاده كشتلي، عمار نويسنده مركز تحقيقات كاربردي گوارش ,دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان,ايران Hasanzade kashteli, A , صانعي، پروانه نويسنده دانشكده تغذيه و علوم غذايي,گروه تغذيه جامعه,دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان,ايران Saneie, P , صوابي، اميد نويسنده دانشكده دندانپزشكي,دانشگاه علوم پزشكي اصفهان ,اصفهان,ايران , , اديبي، پيمان نويسنده مركز تحقيقات كاربردي گوارش,دانشگاه علوم پزشكي اصفهان ,اصفهان,ايران ,
كليدواژه :
سندرم روده تحريكپذير , اختلالات عملكردي دستگاه گوارش , عملكرد جويدن , از دست دادن دندان
چكيده فارسي :
مقدمه: هر چند ارتباط بين تعداد دندانها و اختلالات گوارشي شناخته شده است، اطلاعات محدودي در مورد رابطه بين از دست دادن دندانها و سندرم روده تحريكپذير (IBS يا Irritable Bowel Syndrome) موجود است. هدف از اين مطالعه بررسي ارتباط بين وضعيت دنداني و IBS در بين بزرگسالان ايراني بود.
روشها: در اين مطالعه مقطعي بر روي 4012 بزرگسال ايراني، وضعيت دنداني به وسيله پرسشنامه خود اجرا ارزيابي شد. شركتكنندهها در سه گروه اصلي طبقهبندي شدند: افراد داراي كليه دندانها، 5-1 دندان از دست داده، بيش از 5 دندان از دست دادهاند. IBS و زير گروههاي آن بر اساس معيارهاي Rome III تعريف شدند.
يافتهها: پس از تعديل متغيرهاي مخدوشگر، افرادي كه 5-1 دندان را از دست داده بودند، 33/1 برابر شانس بيشتري براي ابتلا به IBS در مقايسه با افراد داراي كليه دندانها، داشتند. پس از كنترل متغيرهاي مخدوشگر افرادي كه 5-1 دندان را از دست داده بودند، از 37٪ شانس بيشتري براي ابتلا به IBS با غلبه يبوست، در مقايسه با افراد داراي كليه دندانها برخوردار بودند (Odds Ratio: 1/37 ٪؛ 95٪ فاصله اطمينان: 1/86-0/01). چه در مدل خام و چه در مدلهاي تعديل شده، رابطه معنيداري بين وضعيت دنداني و ساير زيرگروههاي IBS ديده نشد. همچنين رابطهاي بين از دست دادن بيش از 5 دندان و شيوع IBS يافت نشد.
نتيجهگيري: مطالعه حاضر نشان داد از دست دادن 5-1 دندان به صورت معنيداري خطر IBS را افزايش ميدهد به خصوص در مورد IBS با غلبه يبوست. اين رابطه در گروه مردان برخلاف زنان معنيدار بود. جهت تأييد اين يافتهها نياز به مطالعات بيشتر از نوع آيندهنگر ميباشد.