تبيين مفهوم كاركردي مردم واري(تناسب اركان) در سازمانهاي دولتي

Explaining the functional concept of humanized (principles proportion) in governmental organizations

سازمانهاي دولتي در جهت توسعه و رشد خود مي بايست به ايجاد ساز و كار هاي مناسب جهت ارائه خدمات با كيفيت به مردم همت گمارند، به گونه اي كه برخواسته از نياز ها، ارزشها و باور هاي مردم جامعه باشد. بكار بستن مفهوم سنتي و عميق مردم واري يا مردم گونگي در سازمان هاي دولتي و مردم گونه نمودن سازمانها مي تواند رويكردي نوين و چهره جديدي از سازمانهاي دولتي باشد كه ارائه خدمات با كيفيت و دستيابي به خرسندي مردمان را تسهيل   مي نمايد. اين پژوهش كاربردي و از نظر روش شناختي يك تحقيق پيمايشي است كه با تركيب مدل مردم واري استاد پير نيا و مدل سازماني لويت 16 فرضيه تدوين شده و نمونه آماري 32 نفر از خبرگان حوزه تخصصي مديريت و سازمانهاي دولتي مي باشد. نتايج نشان مي دهد تمامي فرضيات تحقيق مورد تائيد قرار گرفتند و مولفه ها مردم واري در سازمانهاي دولتي شناسايي و رتبه بندي شدند. بنابراين هر يك از مفاهيم مردم واري در ابعاد سازماني قابل بكارگيري مي باشد و داراي شاخصه هايي است كه سازمانها با رعايت آنها مي توانند سازمان خود را مردم گونه سازند و در نتيجه رضايت وخشنودي مردم و مراجعان را كسب نمايند. در آخر بر اساس يافته هاي پژوهش مدل مردم واري سازماني بصورت كاربردي تدوين گرديده و راه حل هايي جهت پياده سازي مدل نيز پيشنهاد شد.

Governmental organizations, in line of their development and growth) should strive to make appropriate mechanisms to present highquality services to people so that they arisen from the societyʹs needs, values and beliefs. Utilizing the deep and traditional concepts of humanized in governmental organizations and humanizing the organizations can be a new and modern face of governmental organizations that facilitate presenting high quality services and achieving peopleʹs satisfaction. The research is an applied research and in terms of methodology, is a survey research that has been compiled by mixing humanized model of professor Pirnia and organizational model of Leavitt and with 16 hypotheses. Statistical sample included 32 of experts of management area and governmental organizations. Results indicated that all hypotheses were confirmed and elements of humanization in governmental organizations were recognized and ranked. Therefore, each concept of humanization can be utilized in organizational dimensions and has indices that considering them, organizations can make themselves humanized and as a result, gain satisfaction and happiness of customers and clients. At the end, based on the results, the organizational humanized model has been compiled in an applied method and some solutions have been offered for implementing the model.