مقايسه ابعاد آسيب‌شناسي رواني، سبك زندگي و عملكرد خانوادگي دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال خوردن و دانش آموزان غير مبتلا به اختلال خوردن

COMPARISON OF DIMENSIONS OF PSYCHOPATHOLOGY, LIFE STYLE AND FAMILY FUNCTIONING IN FEMALE STUDENTS WITH EATING DISORDERS

پيش زمينه و هدف: اختلال خوردن ازجمله اختلال هاي آسيب شناختي است كه تأثير بسزايي بر عملكرد روان شناختي و جسماني نوجوانان و جوانان داشته و امروزه به عنوان يكي از مشكلات جدي سلامت مورد توجه متخصصان قرار گرفته است. ازآنجايي كه در سال هاي اخير ميزان شيوع اختلال هاي خوردن در ميان دختران نوجوان افزايش چشمگيري داشته است، مطالعه حاضر به بررسي و مقايسه ابعاد آسيب شناسي رواني، سبك زندگي و عملكرد خانواده دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال خوردن و دانش آموزان غير مبتلا به آن پرداخته است. مواد و روش ها: مطالعه اخير از نوع توصيفي و جامعه آماري آن دربرگيرنده كليه دانش آموزان دختر پيش دانشگاهي فاطمه الزهرا بودند كه 200 نفر از آن ها به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند و نهايتاً 60 نفر از آن ها كه داراي معيارهاي ورودي بودند موردبررسي قرار گرفتند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه چك ليست رواني (SCL90)، پرسش نامه سبك زندگي ارتقاء دهنده سلامت HPLPII و مقياس عملكرد خانواده بلوم (FFS ) استفاده شد. همچنين به منظور تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار SPSS-16 و آزمون آماري تحليل واريانس چند گانه (مانوا) و آزمون T مستقل استفاده شد. يافته ها: نتايج حاصله در اين مطالعه نشان داد كه بين ميانگين نمرات ابعاد آسيب شناسي و رواني، سبك زندگي و عملكرد دانش آموزان مبتلا به اختلال خوردن و سالم تفاوت وجود دارد (P< 0/001). نتيجه گيري: به نظر مي رسد كه در اختلال خوردن، ابعاد آسيب شناسي رواني، سبك زندگي و عملكرد خانواده دانش آموزان نقش تعيين كننده دارد و توصيه مي شود در درمان اين بيماري به متغيرهاي ذكرشده اهميت داده شود.

Received: 5 Feb, 2016; Accepted: 12 Apr, 2016 Abstract Background nbsp;Aims: In recent years the prevalence of eating disorders in adolescents has increased Psychopathology of eating disorders, including disorders that have a significant effect on the physical and psychological functioning of adolescents and youth. The current tries to study the dimensions of psychopathology, life style and family functioning of students with eating disorders and health. Materials Methods: The study was comparative one. All the population of Fatemeh high school was selected by simple random sampling method, firstly 200 and finally 60 of them were selected. They were divided into two groups of patients (n=60) and the control group (n=60). Data were collected by using the questionnaires of mental checklist (SCL90), health promoting lifestyle, and HPLPII and Family Functioning Scale. To analyze the data, SPSS16 software by using multiple variances (MANOVA) and Independent Ttest was applied. Results: The results showed that there is a difference (P 0/001) between the mean scores and mental pathology, life style and performance of students with eating disorders. Conclusion: It seems that aspects of eating disorder psychopathology, life style and family functioning on the students have a moderating role.