نقش سبك‌هاي مقابله‌اي و ويژگي‌هاي شخصيتي در رفتارهاي خوردن آشفته

The Role of coping styles and personality traits in eating disordered behaviors

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش سبك­هاي مقابله­اي و صفات شخصيتي در رفتارهاي خوردن بيمارگون انجام شد. روش: بدين منظور، 331 دانشجوي دانشگاه تهران با روش خوشه اي به‌عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. كليه شركت‌كنندگان به پرسشنامه‌هاي نگرش هاي خوردن، پرسشنامه راهبردهاي مقابله‌اي و پرسشنامه صفات شخصيتي نئو فرم كوتاه پاسخ دادند. قد و وزن و شاخص توده بدني اندازه گيري شد. داده ها با استفاده از روش همبستگي پيرسون و روش رگرسيون چند متغيره مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفت. يافته ها: نتايج بيانگر رابطه معنادار رفتار خوردن آشفته با سبك هاي مقابله هيجان مدار، مسئله مدار و صفات شخصيتي توافق، نورز گرايي و باوجدان بودن بود. به‌طوري‌كه نتايج تحليل رگرسيون نيز حاكي از تبيين 5/17 درصد از تغييرات رفتار خوردن آشفته با سبك مقابله­اي هيجان مدار و صفات شخصيتي باوجدان بودن و توافق بود.  نتيجه گيري: اين يافته ها بيانگر آن است كه به‌واسطه تعامل سبك هاي دفاعي و صفات شخصيتي، افراد از رفتار خوردن آشفته به‌عنوان وسيله اي براي رويارويي با مسائل و مشكلات استفاده مي كنند.

Introduction: The present study examined role of coping styles and personality traits in eating disordered behaviors.  Method: 331 students from Tehran university, were randomly selected using cluster sampling method. All participants filled out eating attitudes test (EAT26), Ways of coping Questionnaire (WOCQ) and Five Factor Personality Inventory (NEOFFI). Length, weight and body mass index were measured. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient, and multivariate regression.  Results: The results revealed significant correlations between eating disordered behaviors and Emotionoriented coping, Taskorientated coping, agreeableness, neuroticism and Conscientiousness Personality traits. Multivariate regression data revealed that Emotionoriented coping, Conscientiousness and agreeableness Personality traits might explain 17.5% of eating disordered behaviors variance.  Conclusion: Findings suggested that individuals develop eatingdisordered behaviors as a means of encounter with problems, resulting on interaction between coping styles and personality traits.